16. راهنمای شاخص های اقتصادی
-
01. "شاخص اقتصادی" چیست؟شاخص های اقتصادی که معمولا بصورت هفتگی، ماهیانه، سه ماهه و سالیانه توسط مراجع مختلف آماری و علمی نظير سازمانهای دولتی، سازمانهای بينالمللی، دانشگاهها و ساير مراکز در زمينههای مختلف تهيه و انتشار می یابد. شاخص های اقتصادی بصورت مقادیر عددی یا گزارشی هستند که به ما کمک می کنند تا بتوانیم موارد ذیل را بهتر ارزیابی کنیم.1. ملموستر کردن وضعیت پدیدهها2. فراهم کردن امکان مقایسه بین وضعیت پدیدهها در شرایط مختلف برای مثال شرایط زمانی و مکانی مختلف3. کمک به تصمیمگیریها و جهتگیریهای مدیریتی4. کمک به کشف نقاط و دلایل ضعف، قوت و تهدید5. کمک به پیشبینی آینده6. کمک به انتخاب گزینه های مناسب سرمایه گذاری
انواع شاخص ها:
شاخصهای متعددی برای بیان وضعیت اقتصاد یک کشور معرفی شدهاند که به ترتیب عبارت اند از
۱. بازار های مالی (Financial Markets)۲. سیاست های پولی (Monetary policy)۳. سیاست های مالی (Fiscal policy)۴. سیستم مالیاتی (Taxes)۵. تولید ناخالص ملی (GDP)۶. استخدام و کاریابی (Labour)۷. مصرف کنندگان (Consumer)۸. قیمت ها (Prices)۹. مسکن (Housing)۱۰. کسب و کار (Business)نکات مهم در تحلیل شاخص های اقتصادی
1. مشخص کردن وضعیت کنونی شاخص ها2. اهداف کشور مورد نظر در مورد شاخص ها3. چگونگی رسیدن کشور به اهداف خود، باعث انتخاب استراتژی سرمایه گذاری شما می شود.بطور مثال+ تورم کنونی ایران ۱۴ درصد است+ دولت و بانک مرکزی ابران هدفشان این است که تورم را تک رقمی کنند+ برای تک رقمی کردن تورم اقدامات که انجام می دهند کاهش سود بانکی، کنترل نقدینگی، اصلاح نظلام بانکی و ….وقتی اطلاعات صحیح داشته باشیم می توانیم استراتژی های مناسب برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم.
برای مشاهده کامل ترین مجموعه شاخص های اقتصادی و همچنین پیش بینی روند آتی این شاخص ها به بخش بازارهای جهانی مراجعه بفرمایید.
-
02. بخش "شاخصهای اقتصادی" چیست و شامل اطلاعات چه شاخص هایی می باشد؟
-
03. چطور میتوان به بخش "شاخصهای اقتصادی" دست پیدا کرد؟
نحوه دسترسی به "شاخص های اقتصادی"در ویدیو زیر نمایش داده شده است:
اگر پس از مشاهده ویدیو، همچنان ابهام یا سئوالی در این رابطه داشتید لطفا از یکی از کانال های پیش بینی شده با ما تماس حاصل فرمایید.
-
04. در نسخه موبایل، بخش "شاخصهای اقتصادی" از چه طریق قابل دستیابی است؟
در ویدیو زیر نحوه دسترسی به شاخص های اقتصادی"در نسخه موبایل نمایش داده شده است:
اگر پس از مشاهده ویدیو، همچنان ابهام یا سئوالی در این رابطه داشتید لطفا از یکی از کانال های پیش بینی شده با ما تماس حاصل فرمایید.
-
05. "پیشبینی شاخصهای اقتصادی" چیست و شامل اطلاعات چه شاخص هایی می باشد؟
عنوان شاخص : نرخ بیکارینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/unemployment-rateعنوان شاخص : افراد شاغلنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/employed-personsعنوان شاخص : تغییر اشتغالنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/employment-changeعنوان شاخص : نرخ اشتغالنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/employment-rateعنوان شاخص : استخدام تمام وقتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/full-time-employmentعنوان شاخص : دریافت کنندگان بیمه بیکارینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/initial-jobless-claimsعنوان شاخص : پست های خالی شغلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/job-vacanciesعنوان شاخص : نرخ مشارکت نیروی کارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/labor-force-participation-rateعنوان شاخص : هزینه های کارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/labour-costsعنوان شاخص : نرخ بیکاری بلند مدتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/long-term-unemployment-rateعنوان شاخص : حداقل دستمزدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/minimum-wagesعنوان شاخص : آمار اشتغال غیر کشاورزینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/non-farm-payrollsعنوان شاخص : مدت زمان اشتغالنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/part-time-employmentعنوان شاخص : جمعیتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/populationعنوان شاخص : بهره ورینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/productivityعنوان شاخص : سن بازنشستگی مرداننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/retirement-age-menعنوان شاخص : سن بازنشستگی زناننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/retirement-age-womenعنوان شاخص : افراد بیکارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/unemployed-personsعنوان شاخص : رشد دستمزدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/wage-growthعنوان شاخص : دستمزدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/wagesعنوان شاخص : دستمزد در تولیدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/wages-in-manufacturingعنوان شاخص : نرخ بیکاری جواناننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/youth-unemployment-rateعنوان شاخص : بدهی دولت به تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-debt-to-gdpعنوان شاخص : درخواست پناهندگینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/asylum-applicationsعنوان شاخص : هزینه های مالینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/fiscal-expenditureعنوان شاخص : بودجه دولتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-budgetعنوان شاخص : ارزش بودجه دولتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-budget-valueعنوان شاخص : بدهی های دولتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-debtعنوان شاخص : درآمدهای دولتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-revenuesعنوان شاخص : هزینه های دولتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-spendingعنوان شاخص : مخارج دولت به تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/government-spending-to-gdpعنوان شاخص : مخارج نظامینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/military-expenditureعنوان شاخص : نرخ تورمنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/inflation-rateعنوان شاخص : CPI قیمت مصرف کنندهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/consumer-price-index-cpiعنوان شاخص : قیمت مصرف کننده اصلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/core-consumer-pricesعنوان شاخص : اندازه اصل تورمنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/core-inflation-rateعنوان شاخص : قیمت صادراتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/export-pricesعنوان شاخص : تورم مواد غذایینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/food-inflationعنوان شاخص : ضریب تعدیل تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-deflatorعنوان شاخص : قیمت مصرف کننده هماهنگ شدهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/harmonised-consumer-pricesعنوان شاخص : قیمت وارداتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/import-pricesعنوان شاخص : انتظارات تورمنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/inflation-expectationsعنوان شاخص : نرخ تورم (ماهانه)نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/inflation-rate-momعنوان شاخص : قیمت تولیدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/producer-pricesعنوان شاخص : تغییر قیمت تولید کنندهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/producer-prices-changeعنوان شاخص : نرخ بهرهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/interest-rateعنوان شاخص : ترازنامه بانکینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/banks-balance-sheetعنوان شاخص : نسبت ذخیره نقدینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/cash-reserve-ratioعنوان شاخص : ترازنامه بانک مرکزینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/central-bank-balance-sheetعنوان شاخص : نرخ بهره سپردهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/deposit-interest-rateعنوان شاخص : ذخایر ارزی خارجینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/foreign-exchange-reservesعنوان شاخص : نرخ بهره بین بانکینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/interbank-rateعنوان شاخص : نرخ وامنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/lending-rateعنوان شاخص : میزان رشد وامنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/loan-growthعنوان شاخص : وام به بخش خصوصینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/loans-to-private-sectorعنوان شاخص : عرضه پول M0نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/money-supply-m0عنوان شاخص : عرضه پول M1نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/money-supply-m1عنوان شاخص : عرضه پول M2نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/money-supply-m2عنوان شاخص : عرضه پول M3نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/money-supply-m3عنوان شاخص : بدهی های خصوصی به تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/private-debt-to-gdpعنوان شاخص : موازنه تجارینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/balance-of-tradeعنوان شاخص : گردش سرمایهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/capital-flowsعنوان شاخص : تولید نفت خامنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/crude-oil-productionعنوان شاخص : حساب جارینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/current-accountعنوان شاخص : حساب جاری به تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/current-account-to-gdpعنوان شاخص : صادراتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/exportsعنوان شاخص : بدهی خارجینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/external-debtعنوان شاخص : سرمایه گذاری مستقیم خارجینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/foreign-direct-investmentعنوان شاخص : ذخایر طلانشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gold-reservesعنوان شاخص : وارداتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/importsعنوان شاخص : حوالهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/remittancesعنوان شاخص : رابطه مبادلهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/terms-of-tradeعنوان شاخص : شاخص تروریسمنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/terrorism-indexعنوان شاخص : درآمد گردشگرینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/tourism-revenuesعنوان شاخص : ورود توریستنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/tourist-arrivalsعنوان شاخص : فروش اسلحهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/weapons-salesعنوان شاخص : نرخ رشد تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-growth-rateعنوان شاخص : تولید ناخالص داخلینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdpعنوان شاخص : نرخ رشد GDP سالانهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-annual-growth-rateعنوان شاخص : GDP به قیمت های ثابتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-constant-pricesعنوان شاخص : GDP از کشاورزینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-agricultureعنوان شاخص : GDP از ساخت و سازنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-constructionعنوان شاخص : GDP از ساختنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-manufacturingعنوان شاخص : GDP از معادننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-miningعنوان شاخص : GDP از اداره امور عمومینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-public-administrationعنوان شاخص : GDP از خدماتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-servicesعنوان شاخص : GDP از حمل ونقل عمومینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-transportعنوان شاخص : GDP از خدمات رفاهینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-from-utilitiesعنوان شاخص : تولید ناخالص داخلی سرانهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-per-capitaعنوان شاخص : تولید ناخالص داخلی سرانه PPPنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gdp-per-capita-pppعنوان شاخص : تشکیل سرمایه ثابت ناخالصنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gross-fixed-capital-formationعنوان شاخص : تولید ناخالص ملینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gross-national-productعنوان شاخص : جواز ساختماننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/building-permitsعنوان شاخص : میزان ساخت و سازنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/construction-outputعنوان شاخص : نرخ مالکیت مسکننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/home-ownership-rateعنوان شاخص : شاخص مسکننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/housing-indexعنوان شاخص : خانه های مسکونی نوسازنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/housing-startsعنوان شاخص : نسبت قیمت به اجارهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/price-to-rent-ratioعنوان شاخص : ورشکستگینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/bankruptciesعنوان شاخص : اطمینان کسب و کارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/business-confidenceعنوان شاخص : میزان استفاده از ظرفیت تولیدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/capacity-utilizationعنوان شاخص : تولید خودرونشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/car-productionعنوان شاخص : ثبت خودرونشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/car-registrationsعنوان شاخص : تولید سیماننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/cement-productionعنوان شاخص : تغییرات موجودی انبارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/changes-in-inventoriesعنوان شاخص : شاخص رقابتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/competitiveness-indexعنوان شاخص : رتبه رقابتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/competitiveness-rankعنوان شاخص : پی ام آی مرکبنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/composite-pmiعنوان شاخص : سود شرکت سهامینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/corporate-profitsعنوان شاخص : شاخص فساد مالینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/corruption-indexعنوان شاخص : رتبه فساد مالینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/corruption-rankعنوان شاخص : خطوط نفت خامنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/crude-oil-rigsعنوان شاخص : آسانی کسب و کارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/ease-of-doing-businessعنوان شاخص : تولید برقنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/electricity-productionعنوان شاخص : سفارشات کارخانهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/factory-ordersعنوان شاخص : تولید صنعتینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/industrial-productionعنوان شاخص : تولیدات صنعتی (ماهانه)نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/industrial-production-momعنوان شاخص : سرعت اینترنتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/internet-speedعنوان شاخص : آدرس های IPنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/ip-addressesعنوان شاخص : شاخص اقتصادی مقدمنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/leading-economic-indexعنوان شاخص : شاخص پی ام آی تولیدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/manufacturing-pmiعنوان شاخص : تولید صنعتینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/manufacturing-productionعنوان شاخص : استخراج معدننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/mining-productionعنوان شاخص : میزان سفارشات جدیدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/new-ordersعنوان شاخص : شاخص پی ام آی خدماتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/services-pmiعنوان شاخص : تمایلات کسب و کار کوچکنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/small-business-sentimentعنوان شاخص : تولید فولادنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/steel-productionعنوان شاخص : مجموع فروش خودرونشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/total-vehicle-salesعنوان شاخص : شاخص تمایلات اقتصادی ZEWنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/zew-economic-sentiment-indexعنوان شاخص : نرخ وام بانکینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/bank-lending-rateعنوان شاخص : ضریب اطمینان مصرف کنندهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/consumer-confidenceعنوان شاخص : تسهیلات اعتباری خریدارنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/consumer-creditعنوان شاخص : هزینه های مصرف کنندهنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/consumer-spendingعنوان شاخص : درآمد قابل تصرف شخصنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/disposable-personal-incomeعنوان شاخص : قیمت گازوئیلنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/gasoline-pricesعنوان شاخص : بدهی خانوار به تولید ناخالص ملینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/households-debt-to-gdpعنوان شاخص : بدهی خانوار به درآمدنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/households-debt-to-incomeعنوان شاخص : پس انداز های شخصینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/personal-savingsعنوان شاخص : هزینه های شخصینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/personal-spendingعنوان شاخص : اعتبار بخش خصوصینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/private-sector-creditعنوان شاخص : خرده فروشی (تغییرات ماهیانه)نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/retail-sales-momعنوان شاخص : خرده فروشی (تغییرات سالیانه)نشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/retail-sales-yoyعنوان شاخص : نرخ مالیات شرکتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/corporate-tax-rateعنوان شاخص : نرخ مالیات درآمد شخصینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/personal-income-tax-rateعنوان شاخص : نرخ مالیات بر فروشنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/sales-tax-rateعنوان شاخص : نرخ تامین اجتماعینشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/social-security-rateعنوان شاخص : نرخ امنیت اجتماعی برای شرکتنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/social-security-rate-for-companiesعنوان شاخص : نرخ تامین اجتماعی برای کارکناننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/social-security-rate-for-employeesعنوان شاخص : موارد ویروس کرونانشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/coronavirus-casesعنوان شاخص : مرگ و میر ویروس کرونانشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/coronavirus-deathsعنوان شاخص : میزان واکسیناسیون ویروس کرونانشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/coronavirus-vaccination-rateعنوان شاخص : واکسیناسیون ویروس کرونا از کلنشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/coronavirus-vaccination-totalعنوان شاخص : تخت های بیمارستاننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/hospital-bedsعنوان شاخص : بیمارستان هانشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/hospitalsعنوان شاخص : تخت های ICUنشانی : https://link.tgju.org/icu-bedsعنوان شاخص : پزشکاننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/medical-doctorsعنوان شاخص : پرستاراننشانی : https://www.tgju.org/economics/forecast/nurses -
07. "پیشبینی شاخصهای اقتصادی" در کجای سایت واقع شده است؟
نحوه دسترسی به "پیش بینی شاخص های اقتصادی"در ویدیو زیر نمایش داده شده است:
اگر پس از مشاهده ویدیو، همچنان ابهام یا سئوالی در این رابطه داشتید لطفا از یکی از کانال های پیش بینی شده با ما تماس حاصل فرمایید.
-
08. در نسخه موبایل، "پیشبینی شاخصهای اقتصادی" کجا قرار دارد؟
در ویدیو زیر نحوه دسترسی به "پیش بینی شاخص های اقتصادی" در نسخه موبایل نمایش داده شده است:
اگر پس از مشاهده ویدیو، همچنان ابهام یا سئوالی در این رابطه داشتید لطفا از یکی از کانال های پیش بینی شده با ما تماس حاصل فرمایید.
-
09. نرخ بهره چیست؟
اگر با فرآیند دریافت وام از بانک آشنا باشید، میدانید که بانک، بابت وامی که به شما میدهد، در موعدهای مقرر، مبلغی را دریافت میکند. این مبلغ همان نرخ بهره است که میخواهیم به بانک بپردازیم. تعریف آن (Interest rate) عبارت است از نرخی که بابت جلوگیری از کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده (به دلیل ارزش زمانی پول و نرخ تورم) از وامگیرنده دریافت میشود. به زبان سادهتر، وقتی شما از بانک مبلغی را بهعنوان وام قرض میگیرید، آن را بهصورت تدریجی بازپرداخت میکنید. ولی ازآنجاییکه ارزش پول بهمرور زمان تغییر میکند، بهمنظور کاهش ارزش پول و لحاظ تورم، شما باید علاوه بر وام دریافتی، مبلغ اضافهای را تحت عنوان بهره به بانک بپردازید که میتواند هزینه فرصت سرمایه گذاری نیز تعریف شود.
با این تفسیر که بهمنظور جبران فرصتهای سرمایهگذاری وامدهنده، ممکن است مبلغی بهعنوان حداقل سود مورد انتظار وامدهنده به این نرخ اضافه گردد؛ زیرا وامدهنده میتوانست این مبلغ را در بازاری سرمایهگذاری کند ولی آن را به شما وام داده است. برای درک بهتر آن، میتوانیم مثال بزنیم:
زمانی که شما در بانک حساب پسانداز افتتاح میکنید، بانک به شما مبلغی را بهعنوان سود پرداخت میکند. این سود، هزینه فرصت سرمایهگذاری شما در بانک است. زیرا شما میتوانستید پول خود را وارد بازار سهام، طلا، دلار، مسکن یا سایر سرمایهگذاریها کنید و به بانک نسپارید. همچنین شما ممکن است اوراق خریداری نمایید و بابت آن سود دریافت نمایید که بابت سرمایهگذاری در این اوراق، به شما پرداخت میشود. این نرخ را میتوان به عنوان یک عامل مالی در هنگام برداشت از سرمایه تعریف کرد.
رابطه بین نرخ بهره و سرمایهگذاری
رابطه بین این نرخ و سرمایهگذاری را میتوان در رابطه بین نرخ سود یا قیمت سرمایه و تقاضا برای سرمایه جستوجو کرد. بر مبنای علم اقتصاد درصورتیکه قیمت کالا یا خدمتی کاهش یابد، تقاضا برای آن نیز افزایش مییابد؛ بنابراین اگر تقاضاکنندگان سرمایه را همان سرمایهگذاران دانست. میتوان این رابطه را نیز یک رابطه منفی برشمرد؛ بهطوریکه کاهش نرخ سود سرمایه، افزایش تقاضا برای سرمایه و درنتیجه افزایش سرمایه گذاری را در پی خواهد داشت.
نرخ بهره از دید کلان و خرد
چنانچه اندازه مبلغ بهره پرداختی به سرمایه برحسب درصد بیان شود گفته میشود میزان نرخ از دیدگاه کلان و بنگاههای اقتصادی نرخ بهره قیمتی است که برای دریافت اعتبار یا پول پرداخت میگردد و یا برخی در اصطلاح آن را هزینه اجاره پول عنوان میکنند. از دیدگاه خانوارها میتوان گفت این نرخ بهره پاداش به تعویق انداختن مصرف است. در این حالت بیانگر نرخی است که یک فرد میتواند قدرت خرید امروز را با انداختن مصرف کند یا مصرف کنونی خود را به تأخیر بیندازد. پس نرخ نقش متفاوت بین مصرف کنونی و پسانداز بازی میکند. در شناختی که از این نرخ به دست دو گروه بزرگ خانوارها و بنگاههای اقتصادی نگاه خاصی داشتند اما نکته قابلتوجه آن است که برای آنها عام بهره بسیار اهمیت دارد. درواقع این نرخ به آنها علامت میدهد که چگونه تصمیم بگیرند و در چه قیمتی پول را در اختیار قرار دهند و یا آن را قرض بگیرند. بازارهای مالی که در آن پول نقش کلیدی را بر عهده دارد، به نرخ بهره واکنش نشان میدهد. همچنین در ارتباط مهمی که بین پساندازهای خانوارها و سرمایهگذاری بنگاههای اقتصادی برقرار میشود نقش تعیینکنندهای بازی میکند.
انواع نرخ بهره
بر اساس یک تقسیمبندی، انواع نرخ بهره بهقرار زیر است:
- نرخ بهره طبیعی: این نرخ همان نرخ بهره بازار سرمایه است. همچنین معیار اندازهگیری افزایش خالص در بهرهوری به خاطر استفاده از کالاهای سرمایهای است. بهطور مثال اگر با استفاده از ماشینآلاتی، ۲۰۰ کیلو محصول به دست آید، نرخ طبیعی بهره ۲۰۰ کیلو محصول در سال است.
- نرخ بهره بازار یا نرخ جاری بهره: این نرخ، همان بهره سرمایه در کوتاهمدت یا نرخ بازار پول است. نرخ جاری را عرضه و تقاضای بازار تعیین میکند.
- نرخ بهره تعادل: وقتی نرخ بهره طبیعی با نرخ بهره بازار یکی شود، نرخ بهره تعادلی به دست میآید.
- نرخ بهره واقعی و نرخ بهره اسمی: همان نرخی است که در قرارداد میان وامدهنده و وامگیرنده تعیین میشود. وامگیرنده باید درصد مشخص خود را به وامدهنده بپردازد. در نرخ واقعی، تورم از نرخ اسمی کسر میشود. وامگیرنده در این حالت درصد مشخصشده بدون تورم را میپردازد.
نرخ بهره مؤثر
اغلب ناشران اوراق قرضه، بهره مربوط به ورقه قرضه را در فواصل زمانی ۳ ماه یا ۶ ماه پرداخت مینمایند که این امر برای سرمایهگذار این فرصت را پدید میآورد که سود دریافتی را مجدداً سرمایهگذاری نموده و بازده خود را افزایش دهد. بنابراین نرخ بهره سرمایهگذار در این صورت متفاوت از نرخ اعلامشده خواهد بود. به جهت محاسبه سود در بازههای زمانی کوتاهتر نرخ مؤثر بیشتر از این نرخ نرمال خواهد بود و سپردهگذار سود بیشتری به دست میآورد. براین اساس هرچقدر که بازه زمانی پرداخت سود کوتاهتر باشد، نرخ مؤثر بزرگتر از نرخ نرمال خواهد بود. در این حالت در محاسبه سود سپرده بهجای نرخ نرمال از نرخ مؤثر استفاده میشود.
راههای محاسبه نرخ بهره
معمولاً دو راه برای محاسبه آن وجود دارد:
- بهره ساده: بر اساس میزان مبلغی که شما در حساب بانکی سپردهگذاری میکنید و نرخ سود سالانه محاسبه میشود.
- بهره مرکب: در این حالت علاوه بر محاسبه نرخ بهره سرمایه اصلی، نرخ تعلقگرفته به نرخ بهره نیز به مبلغ کل افزوده میشود. شاید در بدو امر، این افزایش بزرگ نباشد، اما در بلندمدت و برای مبالغ هنگفت، روش مرکب راهی بسیار مؤثر و آسان برای کسب سود بیشتر است.
مقدار بهره ساده با فرمول زیر و به سادگی قابل محاسبه است:
Simple Interest = P x I x N
Simple Interest = بهره ساده
P = اصل سرمایه (وام)
I = نرخ بهره سالانه
N = تعداد سالها
وقتی از روش مرکب استفاده میکنیم، چون سود بهصورت ماهانه از اصل سرمایه + سود انباشتهشده از ماههای قبلی گرفته میشود، مقدار آن بالاتر است. همچنین میزان آن برای چارچوبهای زمانی کوتاهتر، برای هر دو روش نسبتاً مشابه خواهد بود. با افزایش زمان بازپرداخت، تفاوت بین این دو نوع از محاسبات سود نیز رشد میکند. معمولاً نرخ بهره برای یک سال محاسبه میشود و هرگاه مدت آن مشخص نشود منظور همان دوره سالانه است.
علت این تفاوت نرخها در چیست؟
- رجحان زمانی: مبلغ وام دادهشده در حقیقت رجحان پسانداز به مصرف در زمان حال است. هراندازه تمایل به مصرف حال پول نسبت به مصرف آینده آن زیادتر باشد بدیهی است که مبلغ بیشتری باید برای تعویق مصرف پول پرداخت، یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود.
- امکان غیر نقدینگی: وام دادن عموماً به معنای مبادله پول با یک دارایی غیر پولی مانند اوراق قرضه یا اسناد خزانه است که بهعنوان یک وسیله پرداخت برای کالاها و خدمات موردپذیرش همگانی نیست. هرگاه قبل از تاریخ سررسید، نیاز وامدهنده به پول بیش از موجودی او باشد، ناچار باید یا دارایی غیر پولی خود را به پول تبدیل کند، یا دست به استقراض بزند. این تبدیل دارایی غیر نقدی به وجه نقد ممکن است با مشکلات، تأخیر و حتی زیان همراه باشد و لذا معاوضهی یک دارایی نقدی (پول) با دارایی دیگری که از نقدینگی کمتری برخوردار است میتواند در صورت نیاز وامدهنده به پول متضمن ریسک زیان برای او باشد؛ بنابراین در جریان وام دادن تقبل این ریسک باید جبران گردد و همین است که ضرورت وجود نرخ بهره را ایجاب میکند.
- امکان نکول یا عدم بازگشت پول : ممکن است وامدهنده نسبت به بازپرداخت وام از سوی وامگیرنده مطمئن نباشد و وام در حقیقت نکول نشود. تقبل این ریسک نیز دلیل دیگری است برای وجود نرخ بهره و میزان چنین ریسکی نیز به نوع وام پرداختی بستگی دارد.
- تورم: هرگاه تورم قیمتها در اقتصاد وجود داشته باشد، ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررسید به نسبت میزان تورم کاهش خواهد یافت. بدین ترتیب برای جبران خطر کاهش قدرت خرید پول وامدهنده، وجود نرخ بهره ضرورت مییابد.
- دلایل تغییر نرخ بهره : سود سیاسی کوتاه مدت: کاهش نرخ بهره میتواند به اقتصاد افزایش کوتاه مدت بدهد. در شرایط عادی اکثر اقتصاددانان تصور میکنند که کاهش نرخ بهره تنها سود کوتاه مدت را در فعالیت اقتصادی به ارمغان میآورد که به زودی با تورم جبران خواهد شد. تقویت سریع میتواند بر انتخابات تأثیر بگذارد. اکثر اقتصاددانان از بانکهای مرکزی مستقل حمایت میکنند تا تأثیر سیاست بر نرخهای بهره را محدود کنند.
- مصرف پسانداز : وقتی پول قرض داده میشود وام دهنده وثیقه پول را صرف کالاهای مصرف میکند. از آنجایی که با توجه به نظریه ترجیح زمان، مردم در حال حاضر کالاها را به کالاها ترجیح میدهند، در یک بازار آزاد نرخ بهره مثبت وجود خواهد داشت.
- انتظارات تورمی : اکثر اقتصادها بهطور کلی تورم را نشان میدهند، به این معنی که با مقدار معینی از پول، در آینده تعداد کالای کمتری میتواند تهیه ی کند نسبت به زمان حال حاضر. وام گیرنده باید برای وام دهنده این تورم را جبران کند.
- سرمایهگذاریهای جایگزین : وام دهنده میتواند بین استفاده از پول خود در سرمایهگذاریهای مختلف انتخاب کند. اگر او یکی را انتخاب کند، او از تمام دیگران رد میکند. سرمایهگذاریهای مختلف بهطور مؤثر برای بودجه رقابت میکنند.
- خطرات سرمایهگذاری : همیشه خطر وجود دارد که وام گیرنده به ورشکستگی، فرار از زندان، مرگ، یا بهطور پیشفرض در مورد وام. این به این معنی است که وام دهنده معمولاً حق بیمه ریسک را به عهده میگیرد تا اطمینان حاصل کند که در سرتاسر سرمایهگذاریهایش، برای کسانی که شکست میخورند، جبران میشود.
- اولویت نقدشوندگی : مردم ترجیح میدهند که منابع خود را در قالبهایی که میتوانند بلافاصله مبادله شوند، در دسترس قرار میدهند، نه یک فرم که زمان برای تحقق آن را میگیرد.
- مالیات : از آنجاییکه برخی از سود حاصل از بهره ممکن است به مالیات برسد، وامدهنده ممکن است به میزان بالاتر برای پرداخت این زیان اصرار داشته باشد.
- بانکها : بانکها میتوانند نرخ بهره را تغییر دهند یا به کاهش یا افزایش رشد اقتصادی کمک کنند. این شامل افزایش نرخ بهره برای کاهش رشد اقتصادی یا کاهش نرخ بهره برای ترویج رشد اقتصادی است.
- اقتصاد: نرخ بهره میتواند با توجه به وضعیت اقتصاد تغییر کند. بهطور کلی میتوان دریافت که اگر اقتصاد قوی باشد، نرخ بهره بالا خواهد بود، اگر اقتصاد ضعیف باشد، نرخ بهره پایین خواهد ود.
سیاستهای پولی
اهداف نرخ بهره یک ابزار حیاتی سیاست پولی هستند و در هنگام برخورد با متغیرهایی مانند سرمایهگذاری، تورم و بیکاری در نظر گرفته میشوند. بانکهای مرکزی کشورها در صورت تمایل برای افزایش سرمایهگذاری و مصرف در اقتصاد کشور، نرخ بهره را کاهش میدهند. با این حال، نرخ بهره پایین به عنوان یک سیاست کلان اقتصادی میتواند خطرناک باشد و ممکن است منجر به ایجاد یک حباب اقتصادی شود که در آن حجم زیادی از سرمایهگذاریها به بازار املاک و مستغلات و بازار سهام منتقل میشود. در اقتصادهای توسعه یافته، تنظیم نرخ بهره بهطوریکه برای حفظ تورم در محدوده هدف برای سلامت فعالیتهای اقتصادی یا کاهش نرخ بهره همزمان با رشد اقتصادی برای محافظت از حرکت اقتصادی ساخته شدهاست .
-
10. ذخایر طلا چیست؟
ذخیره طلا به طلایی گفته میشود که بانکهای مرکزی برای حفظ ارزش داراییهای خود و تضمین پرداخت تعهدات مالی خود مثل سپردههای بانکی، دارندگان پولهای کاغذی و بدهی شرکای تجاری یا بهعنوان پشتوانهای برای پول نگهداری میکنند . در پایان سال ۲۰۰۵ بانکهای مرکزی و صندوقهای سرمایهگذاری حدود ۱۹٪ از کل طلای استخراجشده در جهان را در اختیار داشتند. بر اساس برآوردها کل طلای استخراج شده تا پایان سال ۲۰۰۹ میلادی ۱۶۵٬۰۰۰ تن بودهاست . میزان ذخایر طلای ایران، به صورت محرمانه است و مسئولان بانک مرکزی بهطور رسمی آمار آن را در اختیار نهادهای داخلی و خارجی قرار نمیدهند.صندوق بینالمللی پول بهطور دورهای آمار داراییهای طلای هر بانک مرکزی را بر اساس گزارش رسمی خود آن کشور اعلام میکند. و شورای جهانی طلا براساس این آمار بهطور دورهای فهرست داراییهای طلای کشورها و سازمانهای بینالمللی مختلف را تنظیم میکند . البته میزان طلایی که در این جدول برای هر کشور ذکر شده لزوماً بهطور فیزیکی در همان کشور قرار ندارد و مشخص کردن میزان طلایی که بهطور فیزیکی در اختیار بانک مرکزی هر کشور قرار دارد نیز امکانپذیر نیست، چون اغلب بانکهای مرکزی اجازهٔ بررسی ذخایر خود را نمیدهند.
میزان طلای استخراج شده و باقی مانده در جهان
هر چند از میزان دقیق طلای قابل استخراج روی کره زمین اطلاعاتی در دسترس نیست، اما طبق محاسبات شورای جهانی طلا در سال ۲۰۱۹ تنها ۵۰ هزار تن طلای دیگر در معادن باقی مانده و همچنین در این گزارش آمده که تا کنون بیش از ۱۹۶ هزار تن طلا استخراج شده است، یعنی تنها ۲۰ درصد طلای استخراج نشده در جهان وجود دارد. هم اکنون روزانه بین ۲.۵ تا ۳ تن طلا از معادن در کشورهای مختلف استخراج میشود. طبق محاسبات شورای جهانی طلا، دوسوم استخراج طلا در دوره آغاز شده از سال ۱۹۵۰ میلادی صورت گرفته است. از این میزان طلای استخراج شده تا کنون حدود ۴۸ درصد در صنعت جواهر سازی مورد استفاده قرار میگیرد، مقدار کمی از آن در صنعت و بقیه به شکل شمش طلا نگهداری میشود. کارشناسان پیش بینی میکنند، نرخ رشد استخراج طلا طی ۸ تا ۱۰ سال آینده کاهش مییابد.
رتبه ایران در تولید طلا
هم اکنون ۲۲ معدن طلای فعال در کشورمان وجود دارد که ۰.۲ درصد طلای جهان از آنها استخراج میشود. با این حال آمارهای مختلفی درباره جایگاه ایران از لحاظ مصرف و تولید طلا وجود دارد. ارقام منتشر شده وزارت صمت حاکی از آن است که کشورمان توانسته رتبه چهل و ششم را از آن خود کند و در عین حال در بین آسیاییها کشورمان جایگاه دوازدهم را دارد. موضوع مصرف طلا سبب شده براساس آمار غیر رسمی ایرانیها در بین ۱۰ کشور شاخص جای گیرند و در گزارشهای دیگر ایران پنجمین مصرف کننده این فلز خوش رنگ است. طبق گزارش وزارت صمت هم اکنون سالانه ۱۲ تن طلا در کشورمان استخراج میشود که نسبت به سال ۹۱ رشد ۱۴ برابری داشته است. بر اساس اطلاعات این گزارش، هم اکنون ۳۲۰ تن ذخایر طلا در ایران قرار دارد که باید امیدوار بود به ۴۰۰ تن هم برسد.
-
11. عرضه پول چیست؟
عرضه پول به کل موجودیِ پول در گردش در یک کشور اشاره دارد. پول در گردش شامل سکه، اسکناسهای چاپی، پولهای موجود در حسابهای سپرده و در قالب سایر داراییهای نقدی است. عرضه پول یک شاخص مفید برای عملکرد اقتصادی کشور در آینده است، زیرا با متغیرهای کلان اقتصادی مانند تورم و نرخ بهره همبستگی دارد و از ابزارهای کلیدی در اجرای سیاست پولی انقباطی و انبساطی است.ارزشگذاری و تحلیل به اقتصاددانان و سیاستگذاران کمک میکند تا سیاست را چارچوببندی کنند یا در صورت نیاز، برای افزایش یا کاهش اقدام کنند. ارزشگذاری در حوزه اقتصاد بسیار مهم است، زیرا در نهایت بر چرخههای تجاری و در نتیجه اقتصاد ملی تاثیر میگذارد. بانک مرکزی هر کشور به صورت دورهای دادههای را بر اساس مجموعههای پولی تعیین شده توسط خود منتشر میکند.
تعاریف مختلفی از پول در جهان وجود دارد. این تعاریف به صورت 4 معیار زیر طبقهبندی شده است.
- معیار M0
- معیار M1
- معیار M2
- معیار M3
همه طبقهبندیها به طور گسترده مورد استفاده قرار نمیگیرند. هر کشور ممکن است از طبقهبندیهای متفاوتی استفاده کند. عرضه پول منعکسکننده انواع مختلف نقدینگی مربوط به هر نوع پول در اقتصاد است. هرچه از سمت تعریف M0 به سمت تعاریف گستردهتر از پول مانند M3 برویم، دامنه عرضه پول گستردهتر خواهد شد.
- عرضه پول M0 چیست ؟
معیار M0 سیالترین و محدودترین تعریف مربوط به عرضهپول است، زیرا تمام سکههای فیزیکی و پول کاغذی در گردش را نشان میدهد.
- عرضه پول M1 چیست ؟
معیار M1، گاهی «پول باریک» (Narrow Money) نیز نامیده میشود. این معیار سکه و اسکناس در دست مردم و سایر معادلهای پولی که میتوانند به راحتی به پول نقد تبدیل شوند را شامل میشود. معیار M1 بیشتر به منظور انجام معاملات ضروری و تامین نقدینگی نگهداری میشوند.
M0 + سپپردههای دیداری = M1
- عرضه پول M2 چیست ؟
معیار M2 نیز شامل M1 بهاضافه سپردههای مدتدار کوتاهمدت در بانکها و برخی از صندوقهای بازار پول است.
M1 + سپردههای مدتدار کوتاهمدت = M2
- عرضه پول M3 چیست؟
معیار M3 که گاهی «پول گسترده» نیز نامیده میشود، شامل M2 بهاضافه سپردههای با سررسید قراردادی بیش از یک سال در نزد سیستم بانکی و استقراض تلفنی مدتدار از شرکتهای مالی غیر سپردهگذاری، توسط سیستم بانکی است.
M2 + سپردههای با سر رسید قراردادی بیش از یکسال = M3
عوامل موثر بر عرضه پول
سیاست پولی ابزاری است که توسط بانک مرکزی برای حفظ ثبات و رشد اقتصادی به کار گرفته میشود. یکی از بزرگترین چالشهایی که سیاست پولی به دنبال مقابله با آن است، تورم است. زمانی که تقاضا به طور غیرعادی بالا باشد و عرضه ثابت بماند، قیمتها به صورت مصنوعی بالا میروند. تورم بیش از حد میتواند فاجعه باشد، زیرا وقتی قیمت کالاها افزایش مییابد و دستمزدها ثابت میمانند، قدرت خرید مصرفکنندگان از بین میرود. این موضوع میتواند به سرعت منجر به رکود اقتصادی شود. از سوی دیگر، کاهش تورم میتواند چرخهای از بیکاری و ورشکستگی بالا را ایجاد میکند.
سیاست پولی به دنبال کنترل تورم از طریق دستکاری در اهداف عرضه پول و نرخ بهره است. وقتی پول عرضه شده بالا باشد، نرخ بهره کاهش مییابد. کاهش نرخ بهره سبب افزایش مخارج و سرمایهگذاری مصرفکننده میشود که اقتصاد را تحریک میکند. برعکس، زمانی که کم باشد، نرخ بهره بالا میرود و مخارج مصرفکننده و سرمایهگذاری کاهش مییابد. افزایش نرخ بهره در بلندمدت میتواند منجر به یک رکود شدید اقتصادی شود.
ابزارهای کنترل عرضه پول
کنترل در طی سیکلهای تجاری، یکی از وظایف بسیار مهم بانک مرکزی است. بانک مرکزی برای تأثیرگذاری و کنترل از دو روش استفاده میکند.
- عملیات بازار باز: بانک مرکزی میتواند با خرید یا فروش اوراق قرضه بر عرضه پول در جامعه تاثیر بگذارد.
- تسهیل یا تشدید الزامات مربوط به ذخایر بانکی: ذخایر بانکی وجوهی هستند بانکها برای برآورده کردن نیازهای مشتریان باید در اختیار داشته باشند. بانک مرکزی با تأثیرگذاری بر ذخایر قانونی، مستقیماً بر پول در گردش تأثیر میگذارد.
همچنین بانک مرکزی از طریق سیاست پولی میتواند را کنترل کند. دو نوع سیاست پولی انبساطی و انقباضی وجود دارد که بانک مرکزی یا دولت بسته به شرایط اقتصادی از آن ها استفاده میکند.
سیاست پولی انبساطی
در زمان رکود اقتصادی، دولت میتواند سیاستهای پولی را برای تشویق رشد اقتصادی گسترش دهد. دولت میتواند اقدامات زیر را با هدف افزایش انجام دهد.
- خرید اوراق بهادار از بازار آزاد
- کاهش ذخایر قانونی
- کاهش نرخ بهره
سیاست پولی انقباضی
هنگامی که اقتصاد بیش از حد رشد کرده باشد یا اصطلاح خیلی گرم باشد، به دلیل افزایش تقاضا ممکن است نرخ تورمهای بسیار بالایی ثبت شود. نرخ تورم بالا در بلندمدت میتواند منجر به نااطمینانی، کاهش سرمایهگذاری و کاهش قدرت خرید شود. برای کاهش تورم، دولت میتواند اقدامات زیر را با هدف کاهش انجام دهد.
- فروش اوراق بهادار در بازار آزاد
- تشدید الزامات ذخیره قانونی
- افزایش نرخ بهره هدف
تفاوت عرضه پول و نقدینگی چیست ؟
بسیاری از مردم، پول و نقدینگی را یکی میدانند. اما واقعیت این است که نقدنیگی و مفاهیم بسیار متفاوتی هستند. اصطلاح پول تنها به اشاره دارد. واژه نقدینگی به تعامل بین عرضه و تقاضا برای پول مربوط میشود. مردم در درجه اول به منظور تسهیل تجارت، پول تقاضا میکنند. از طریق پول، یک محصول با محصول دیگر مبادله میشود. این موضوع که ما چیزی را پول مینامیم (یعنی به عنوان وسیله مبادله میپذیریم) این است که به دارنده آن قدرت خرید بیشتری نسبت به هر کالای دیگری ارائه میدهد.پول به فرد امکان میدهد تا با تنوع بیشتری، کالاها و خدمات را خریداری کند. به عبارت دیگر، قدرت خرید بسیار بیشتری دارد. همچنین تغییرات در حجم پول و نقدینگی یکسان نیستند. برخلاف باورهای رایج، این امکان وجود دارد که تغییرات در عرضه پول و نقدینگی در جهتهای متفاوتی حرکت کنند.
مکانیسمی که سبب حذف مازاد نقدینگی میشود، افزایش قیمت کالاها و داراییها است. هنگامی که افراد شروع به استفاده از نقدینگی مازاد در به دست آوردن کالاها و داراییها میکنند، قیمت آنها را بالاتر میبرد. در نتیجه، تقاضا برای خدمات پول افزایش مییابد. همه اینها به نوبه خود در جهت حذف مازاد پولی عمل میکند. هنگامی که پول وارد یک بازار خاص میشود، به این معنی است که اکنون پول بیشتری برای یک محصول در آن بازار پرداخت میشود.از طرف دیگر، میتوان گفت که قیمت یک کالا در این بازار اکنون افزایش یافته است. توجه داشته باشید که آنچه باعث افزایش قیمت کالاها و داراییها در بازارهای مختلف میشود، افزایش مازاد پولی یا نقدینگی پولی در واکنش به افزایش عرضه پول است. افزایش برای سطح معینی از فعالیتهای اقتصادی، منجر به مازاد پولی میشود. همچنین کاهش برای سطح معینی از فعالیتهای اقتصادی منجر به کسری پولی میشود.
تغییر در نقدینگی یا مازاد پولی نیز میتواند در واکنش به تغییرات در فعالیتهای اقتصادی و تغییرات قیمتها رخ دهد.به عنوان مثال، افزایش نقدینگی میتواند برای یک موجودی پول معین و کاهش در فعالیت اقتصادی ظاهر شود. کاهش فعالیت اقتصادی منجر به تولید کمتر کالا میشود. این بدان معناست که قرار است کالاهای کمتری مبادله شود.
عرضه پول و نرخ بهره
رابطه بین نرخ بهره و عرضهپول از شناختهشدهترین روابط در حوزه اقتصاد پولی است. به شرط ثابت بودن سایر شرایط، افزایش عرضهپول منجر به کاهش نرخ بهره در بازار میشود. کاهش نرخ بهره به نوبه خود سبب کاهش هزینه وام گرفتن برای مصرفکنندگان و بنگاههای تولیدی میشود. از سوی دیگر محدودیت در سبب افزایش نرخ بهره و به دنبال آن افزایش هزینه وام میشود.گاهی در شرایط تورمی، به منظور کند کردن آهنگ افزایش قیمتها، بانک مرکزی یا دولت، نرخ بهره را افزایش میدهد تا ضمن محدود کردن تقاضا، از رشد بیشتر تورم جلوگیری کند. نرخ بهره همچنین نشاندهنده حق بیمه ریسک است. به عبارتی نرخ بهره نشان میدهد که وامگیرندگان و وامدهندگان تا چه اندازه مایل به پذیرش ریسک هستند.
در اقتصاد بازار، همه قیمتها، حتی قیمتهای پول فعلی، با عرضه و تقاضا هماهنگ میشوند. برخی از افراد تقاضای زیادی برای پول فعلی نسبت به ذخایر فعلی خود دارند. به عنوان مثال، اکثر خریداران مسکن هزینه خرید مسکن را به اندازه کافی ندارند. این افراد برای به دست آوردن پول بیشتر برای پوشش این شکاف، وارد بازار اعتبار میشوند و از کسانی که مازاد پول (پسانداز) دارند وام میگیرند. نرخ بهره تعیینکننده هزینه پول بین قرضدهنده و وامگیرنده است.نرخ بهره تنها نتیجه تعامل بین عرضه و تقاضا برای پول نیست. این نرخ همچنین نشاندهنده سطح ریسکی هستند که سرمایهگذاران و وامدهندگان مایل به پذیرش هستند. این نرخ، حق بیمه ریسک است.
عرضه پول در اقتصاد
در برخی دورههای زمانی، معیارهای مختلف از (مانند M1 و M2) روابط نزدیکی با متغیرهای مهم اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) و سطح قیمتها داشتهاند. برخی از اقتصاددانان مشهور جهان مانند «میلتون فریدمن» (Milton Friedman) براساس همین روابط استدلال کردهاند که عرضه پول حاوی اطلاعاتی بسیار مهم در زمینه مسیر کوتاهمدت اقتصاد است. طبق این استدلال عرضه پول سطح عمومی قیمتها و تورم را در بلندمدت تعیین میکند.
بانکهای مرکزی اکثر کشورهای جهان، در بسیاری موارد از معیارهای عرضه پول به عنوان راهنمای مهمی در اجرای سیاستهای پولی استفاده کردهاند. با اینحال، طی چند دهه اخیر، روابط بین معیارهای مختلف عرضه پول و متغیرهایی مانند رشد تولید ناخالص داخلی و تورم در برخی کشورها مانند آمریکا کاملاً ناپایدار بوده است.در نتیجه، اهمیت معیار عرضه پول به عنوان راهنمای اجرای سیاست پولی در آمریکا و بسیاری از کشورها در طول زمان کاهش یافته است. بانکهای مرکزی به طور مرتب دادههای عرضه پول را برای اجرای سیاستهای پولی بررسی میکنند. البته این ارقام عرضه پول تنها بخش کوچکی از دادههای مالی و اقتصادی است که سیاستگذاران پولی و مالی برای اجرای سیاست پولی بررسی میکنند.
-
12. بودجه دولت چیست؟
ايجاد هماهنگی ميان دخل و خرج (بودجه به عنوان سند دخل و خرج) ، امكان برنامهريزي مالی (بودجه به عنوان سند برنامهريزي مالی)، اتخاذ سياست مالی خلاف چرخهاي بودجه (به عنوان سند سياستگذاري مالی) و انجام وظايفی که دولت و مجلس براساس قانون (سند حاکميتی) و براساس وعدههايی که براساس آن رأي گرفتهاند (سند اولويتبندي)، يا قرار است مجددا رأي بگيرند (سند علامتدهی) از جمله دلايل ضرورت وجود بودجه است.
مراحل تدوین بودجه
بودجه ابتدا در دولت پخت و پز میشود. فرايند پخت و پز هم معمولا به اين صورت است که ابتدا، دستورالعمل اين پخت و پز تحت عنوان “بخشنامه بودجه” سال آتی تهيه میشود که در آن فروض و جهتگيريهاي اصلی بودجه در سال آينده گفته شده و از مجموعه دولت درخواست میشود که در تهيه اين غذاي مالی براي کشور و مواد اوليه آن - شامل برآورد نيازها، هزينهها و درآمدها - موارد گفته شده در دستورالعمل اوليه را رعايت کنند. در تهيه اين دستورالعمل، به شرايط مالی و اقتصادي کشور و دستورالعملهاي بالاسري مانند برنامههاي توسعه و... توجه میشود. پس از مدتی و با دريافت مواد سفارش داده شده از بخشها و وزارتخانههاي مختلف (که همان برآورد هزينهها و منابع درآمدي است) همه آنها در قابلمه تلفيق بودجه سازمان برنامه ريخته شده و معمولا در اين فرايند، اندکی نمك و فلفل جهتگيري سياسی نيز، بسته به ترکيب دولتی که سر کار است، به آن افزوده میشود.
بودجه پس از تهيه، به مجلس ارائه میشود تا نمايندگان مردم در مجلس در جريان چگونگی پخت و پز دولت براي سال آتی قرار گيرند و احياناً با کم و زياد کردن برخی مواد يا ادويه، طعم و رنگ آن را بهتر کرده و براي کشور و اقتصاد مغذيتر کنند. البته از قديم الايام اين بحث وجود داشته که وجود دو آشپز، آنهم غيرهمسو و با دو سليقه متفاوت – در اثر عدم رعايت حقوق نمايندگان مردم در جريان تدوين لایحه و در نتيجه دخالت حداکثري مجلس در جريان بررسی لایحه بودجه - میتواند طعم و کيفيت محصول نهايی را تنزل دهد به گونهاي که هيچکدام از دو آشپز مسئوليت کامل خروجی نهايی را برعهده نگيرند. بنابراين، تلاش براي همنظر کردن قوا و رعايت حقوق همديگر در جريان تدوين و تصويب بودجه اهميت فراوان دارد. بررسی بودجه در مجلس سه خوان مختلف دارد:- بررسی بودجه در کميسيونهاي تخصصی
- بررسی بودجه در کميسيون تلفيق
- بررسی بودجه در صحن علنی مجلس
در صورت استفاده کمیسیون تلفیق از مهلت 15 روزه بررسی بیشتر، مدت زمان بررسی لایحه در کميسيونهاي تخصصی و کميسيون تلفيق نهایتا به 45 روز افزايش میيابد. براي بررسی لایحه در صحن علنی مجلس، آييننامه داخلی مجلس محدوديتی قائل نشده است. البته قاعدتاً نمايندگان بايد بتوانند تا پايان سال و آغاز سال مالی جديد، بودجه را بررسی و تصويب کنند، در غير اينصورت، مخارج دولت در سال بعدي غيرقانونی خواهد بود.
لایحه بودجه معمولا در 5 کتابچه تقديم مجلس میشود. اولين و مهمترين جلد آن، «ماده واحده و جداول کلان» نام دارد. اين جلد از لایحه بودجه، شامل ماده واحده آن به اضافه جداول اعداد کلی بودجه است. ماده واحده يعنی متن يك ماده قانونی که داخل آن بندهاي مختلف گنجانده شده است.
جلد اول بودجه به پيوست 4 جلد ديگر تقديم مجلس میشود. پس از اولين جلد که اختصاص به ماده واحده و جداول کلی بودجه دارد، جلد دوم يا اولين پيوست بودجه، مربوط به اعتبارات طرحهاي عمرانی است. اين جلد جزئيات مربوط به اعتبارات ساخت و ساز در کشور را که کليات آن در جلد اول آمده تشريح میکند. منظور از عمران، هر چيزي است که دارايی سرمايهاي خاصی را براي کشور ايجاد میکند، اين دارايی سرمايهاي ممكن است اضافه کردن تجهيزات به يك اداره دولتی يا ايجاد يك دارايی به شكل نرمافزار باشد.
جلد سوم يا پيوست دوم، جزئيات درآمدهاي دولت اعم از ماليات و نفت و اوراق مشارکت و ... را نشان میدهد.
جلد چهارم يا پيوست سوم، دخل و خرج شرکتهاي دولتی را نشان میدهد.
جلد پنجم يا پيوست چهارم، جزئيات هزينههاي جاري و عمرانی دولت را بر حسب برنامه و فعاليت نشان میدهد. مثلا براي اينكه بدانيد بهنگامسازي نقشههاي جغرافيايی، تربيت هر دانشجوي دکتري، تدوين قوانين، برگزاري نشستها و همايشها، تهيه شاخصهاي مختلف اقتصادي و... چقدر براي دولت خرج برمیدارد (کلا و بهازاي هر واحد) به اين قسمت مراجعه کنيد. اين اعداد و ارقام در راستاي آن چيزي که بودجهريزي مبتنی بر عملكرد خوانده میشود تهيه و منتشر میشود.
بودجه عمومی چیست؟بودجه عمومي در واقع همان چيزي است که از آن به عنوان بودجه ياد میشود، يعنی دخل دولت )نفت و ماليات و ...) و خرج دولت و دستگاههاي دولتی و ادارات (شامل حقوق و دستمزد و مخارج عمرانی و .. )
بودجه عمومي در بخش منابع و مصارف خود، دو جزء دارد. منابع و مصارف عمومي و منابع و مصارف اختصاصی. رقم بودجه عمومي دولت با رقم منابع عمومي دولت نبايد اشتباه گرفته شود. منابع اختصاصی، معمولا منابعی هستند که محل مصرفشان، همان دستگاه ايجادکننده درآمد است )مانند درآمد بيمارستانها يا دانشگاهها). به اين ترتيب، رقم بودجه عمومی براي ارزيابی حجم دولت يا دولت به عنوان يك کل واحد مناسب است و رقم منابع عمومی نيز براي ارزيابی حوزه ابتكار عمل دولت مناسب خواهد بود.
به اين ترتيب، رقم بودجه عمومی براي ارزيابی حجم دولت يا دولت بهعنوان يك کل واحد مناسب است و رقم منابع عمومی نيز براي ارزيابی حوزه ابتكار عمل دولت مناسب خواهد بود. بنابر اصول بودجهريزي، بهتر است، تمام درآمدهاي دولت ابتدا به يك استخر درآمدهاي مشترك وارد شده و سپس در مورد محل مصرف آنها تصميمگيري شود.
اختصاصی کردن درآمد باعث میشود که اين درآمدها وارد استخر مشترك نشده، بلكه با يك لوله انتقال مستقيم، به محل مصرف مورد نظر برسد و در نتيجه نتوان در مورد محل مصرف آن تصميمگيري کرد. اختصاصی کردن درآمدها يك خاصيت بد دارند و آن اينكه درآمدي که در يك سال بودجهاي اختصاصی میشود، معمولا در سالهاي بعد هم اختصاصی باقی میماند و از حوزه تصميمگيري مجلس نيز خارج میشود. اختصاصی کردن درآمد علاوه بر محدوديت حوزه تصميمگيري دولت و مجلس، يك خاصيت بدتر هم دارد و آن اينكه خيال دريافتکننده منابع را از بابت اختصاص درآمد راحت میکند و درنتيجه پاسخگويی و انگيزه بهبود بهرهوري را کاهش میدهد. عارضه ديگر درآمدهاي اختصاصی اين است که ممكن است در برخی مواقع، مخصوصاً در مورد برخی عوارض يا جرائم و امثالهم، انگيزه کسب درآمد از ميزان اجازه داده شده در قانون بودجه را بيش از اندازه لازم و بهينه مضاعف کند، زيرا دستگاه ايجادکننده درآمد میداند، هر درآمدي که کسب میکند به خودش داده خواهد شد.به این مثال هم توجه نمایید ، رقم بودجه امسال 1703 هزار ميليارد تومان است. بودجه به دو بخش بودجه عمومی و بودجه شرکتها تقسيم میشود. از اين رقم، 478 هزار ميليارد تومان بودجه عمومي و بقيه معادل 1275 هزار ميليارد تومان، بودجه شركتها و بانكهاي دولتي است.
در بودجه سال آينده، 407 هزار ميليارد تومان، معادل 85 درصد از بودجه عمومی، منابع و مصارف عمومی و معادل 70 هزار ميليارد تومان، معادل 15 درصد از بودجه عمومی، منابع و مصارف اختصاصی است که از 70 هزار ميليارد منابع اختصاصی، قرار است حدود 80 درصد از آن صرف هزينههاي اختصاصی جاري دستگاههاي ايجادکننده درآمد شود و بقيه صرف بودجه عمرانی اختصاصی اين دستگاهها خواهد شد.
در اصطلاح بودجهاي، دريافتها از محل نفت و امثالهم به دليل آنكه از محل فروش سرمايه ملی تأمين میشود، نه درآمد، بلكه واگذاري دارايي سرمايهاي محسوب میشوند. دليل آن هم مشخص است. وقتی شما براي گذران امور خانواده، بخشی از سرمايه خود را بفروشيد، نمیگوييد درآمد کسب کردم. همچنين، فروش اوراق قرضه و امثالهم نيز درآمد نيست. دليل آن نيز مشخص است، وقتی شما از کسی صدهزار تومان قرض میگيريد نمیگوييد صدهزار تومان درآمد کسب کردم. در اصطلاح بودجهاي، به استقراض و ايجاد دين به منظور تأمين مالی در بودجه نيز واگذاري دارايي مالي گفته میشود، زيرا دولت در قبال قرضی که از مردم و بازار میگيرد، يك برگه اوراق بهادار و امثالهم (دارايی مالی) به آنها میدهد. در تقسيمبندي منابع بودجهاي، هر آنچه از محل فروش سرمايه کشور و يا استقراض نباشد، درآمد است.
درآمدهاي دولت دو دسته کلی دارد: مالياتها و غيرمالياتها. ماليات که مفهوم مشخصی دارد، اما غيرماليات شامل درآمدهاي حاصل از مالكيت دولت (مثل درآمد حاصل از اجاره دادن يك سالن ورزشی دولتی)، درآمدهاي حاصل از فروش خدمات و کالاهاي دولتی (مثلا مبلغی که بابت دريافت گذرنامه میپردازيد، درآمد سازمان سنجش از فروش کارت ثبتنام در آزمون سراسري و ...) و درآمدهاي حاصل از جرائم و خسارات )جرائم رانندگی، جريمه غايبان خدمت سربازي، جرائم و خسارات محيط زيستی و..) و ساير میشوند.
در ادبيات بودجهاي، مبالغی که صرف ايجاد يك دارايی سرمايهاي جديد میشوند (عمرانی)، هزينه طبقهبندي نمیشوند و به آنها تملك دارايي سرمايهاي گفته میشود، زيرا پولی که خرج شده براي به تملك درآوردن يا ايجاد يك دارايی سرمايهاي براي کشور صرف میشود . از بازپرداخت بدهی و ديون (مثلا بازپرداخت اصل و سود اوراق مشارکت و امثالهم) نيز به تملك داراييمالي ياد میشود، زيرا دولت با دادن مبالغی به کسانی که از آنها قرض کرده است و تسويه بدهیهاي خود، دارايیهاي مالی در دست افراد ـ مانند اوراق مشارکت ـ را از دست آنها جمعآوري میکند . -
13. هزینه های دولت چیست؟
هزینه های دولت شامل تمامی مصارف دولت، سرمایهگذاری و پرداختهای انتقالی میشود . مخارج دولت میتواند از منابع ذیل تامین شود:
- قرض گرفتن از بانکهای تجاری یا بانک مرکزی
- قرض گرفتن از مردم
- قرض گرفتن از خارجیها
- فروش داراییهای دولتی مثل سهام شرکتها
- فروش ثروتهای ملی مثل نفت و معادن و سایر منابع طبیعی
- مالیات
هزينه هاي عمومي از ديد اقتصاددانان به ۲ دسته تقسيم مي شود :
هزينه هاي اداري و اجرايي :
هزينه هايي که براي نگهداري از اموال منقول و غير منقول و ايجاد تسهيلات لازم براي اجراي عمليات يا نظارت را فراهم مي آورد را هزينه هاي اداري و اجرايي مي گويند که انواع مختلفي را در بر مي گيرد که عبارتند از:
- هزينه هاي مربوط به ماموريت ، حمل و نقل و ارتباطات.
- اجاره که عبارتست از : بهره اي که ازهر نوع زمين ، ساختمان ، تاسيسات و يا در واقع از دارايي ثابت عايد افراد ذي نفع مي شود و پرداخت حق ّ استفاده از دارايي هاي ثابت تحت عنوان اجاره تفسير مي شود .
- خدمات قراردادي عام ّ : مجموع هزينه هاي خدماتي که يک دستگاه اجرايي از بخش خصوصي يا دولتي ديگر، تقاضا مي کند؛ اين نوع خدمات شامل هزينه هاي نگهداري ساختمان و تاسيسات هزينه هاي تعميرات، تغييرات جزيي ، هزينه هاي پذيرايي ، هزينه هاي مطالعاتي و تحقيقاتي مي باشد .
- هزينه هاي خدمات قراردادي ِخاصّ : هزينه هاي اين بخش شامل سوخت حرارتي و برودتي ، سوخت وسايل نقليه ي موتوري وساير موارد مصرف شدني آنها، هزينه ي سوخت ِ ماشين آلات ِ سبک و سنگين و هزينه هاي برق و آب آشاميدني مي باشد .
- لوازم و موارد مصرف شدني : اين بخش بيانگر هزينه هاي مربوط به کالاهاي مصرفي بي دوام و يا کم دوام است که به سهولت استهلاک پذيرند . هزينه هاي سرّي : با توجه به مادّه ي ۵۷ قانون محاسبات عمومي ، هزينه هايي است که به تشخيص وزير يا مقامات مُجاز از طرف او و با امضاي ذي حساب به عنوان هزينه هاي قطعي منظورمي شود.
هزينه هاي عمومي اقتصادي :
۱ – هزينه هاي سرمايه اي : هزينه هايي که در آينده موجب کسب درآمد مي شود و از تجمّع ِ هزينه کالاهاي سرمايه اي ، واسطه اي و مصرفي ايجاد مي شوند يا امکانات ِ ايجاد آن بصورت سرمايه اي وسرمايه گذاري ِ ثابت را فراهم مي آورد که در بودجه ي عمومي کلّ کشورمعمولا به صورت وسايل و تجهيزات اداري و طرح هاي عمراني و به صورت دارايي هاي ثابت ظاهر مي شوند .
۲- هزينه هاي جاري : در حقيقت هزينه هايي هستند که در زمان ِ حال منافعي را ايجاد کنند و داراي منافع مستقيم در بلندمدّت و آينده نيستند و اين هزينه ها را هزينه هاي مصرفي نيز قلمداد مي کنند . در بودجه ي کلّ کشورهزينه هاي جاري به هفت فصل تقسيم مي شوند که عبارتند از :
- جبران خدمات کارکنان
- استفاده از کالا ها و خدمات
- هزينه هاي اموال و دارايي
- يارانه ها
- کمک هاي بلاعوض
- رفاه اجتماعي
- سايرهزينه ها
۳- هزينه هاي انتقالي : هزينه هايي که به صورت يک طرفه از سوي دولت ها به اقشار آسيب پذير و يا واحدهاي مشخص شده در قانون پرداخت مي گردد و در مقابل پرداخت اين هزينه ها دولت کالا يا خدماتي را دريافت نمي کند و در واقع انتقال درآمد با قدرت خريد از يک واحد ِ ديگر است . هزينه هاي انتقالي انواع مختلفي را در بر مي گيرد :- کمک و اعانه ي بخش عمومي که عبارتند از « پرداخت هايي که يک دستگاه دولتي ديگر يا به يک شرکت دولتي يا موسّسات ِ انتفاعي ِ وابسته به دولت در بخش ِ عمومي پرداخت مي نمايد » . هزينه هاي انتقالي به تشخيص بالاترين مَقام ِ دستگاه اجرايي و قضايي مي باشد که تامين آن از ناحيه ذي حسابي به عنوان هزينه هاي قطعي منظور مي گردد .
- کمک و اعانه ي بخش خصوصي : پرداخت هايي که يک دستگاه دولتي به اشخاص حقيقي ، اشخاص حقوقي و بخش خصوصي پرداخت مي نمايد مشمول اين دسته از هزينه هاست که اين اشخاص ِ حقيقي و حقوقي نمي بايستي هيچگونه رابطه ي استخدامي با دستگاه داشته باشند .
- بازپرداخت وام و پرداخت بهره : وام هاي داخلي و خارجي از سيستم بانکي طبق قانون دريافت و به عنوان ساير منابع تامين اعتبار بودجه ي عمومي ِ دولت منظور و به مصرف اعتبارات ِ جاري و عمراني مي رسد ، به موجب قانون اصل و فرع آن پرداخت مي شود .
- پرداخت هاي انتقالي به کارکنان : اين نوع پرداخت ها به منظور برقراري تعادل اجتماعي در جامعه و بدون اينکه در برابر ارائه ي کالاها يا خدمات باشد صورت مي گيرد و شامل پرداختي به کارکنان غيرشاغل ، بازنشستگان و پاداش پايان خدمت و غيره مي باشد .
- ديون : بدهي هايي که بر دوش دولت بر اثر تحويل کالا ، انجام خدمات ، عقد قراردادها و يا راي مراجع قضايي صلاحيت دار قرار مي گيرد و اعتبارات تامين نشده را ديون مي نامند . همانگونه که مي دانيد يکي از راه هاي تامين هزينه هاي عمومي ِ دولت ، جمع آوري و وصول انواع ماليات هاست . صاحب نظران اقتصادي معتقدند که ماليات در راستاي تامين هزينه هاي دولت ها ، شرايط نامطلوب ِ اقتصادي جامعه را بهبود مي بخشد ؛ بدين منظور ۳ نوع کارکرد براي اين ماليات در نظر مي گيرند:
کارکرد اوّل : ماليات بهايي است که دولت ِ دموکراتيک و خدمتگذار براي ارائه ي آن دسته از خدمات ِ عمومي که امکان ارائه ي آن توسّط ِ اشخاص يا موسّسات وجود ندارد ، دريافت مي کند . اين خدمات که از آنها به عنوان خدمات رقابت ناپذير نيز ياد مي شوند عبارتند از : ۱- آموزش ۲- امنيت ۳-بهداشت ۴- دفاع و غيره
کارکرد دوم : ماليات وسيله ي ايجاد ثبات اقتصادي است و دولت ها در شرايط تورّم به ناچار ميزان ماليات ها را افزايش مي دهند که به موجب آن از قدرت خريد مصرف کننده کاسته مي شود .
کارکرد سوم : ماليات اِعمال ِ وظيفه ي توزيع ِ مجدد درآمد و ثروت را به وسيله ي دولت ميسّرمي سازد و دولت با فراهم آوردن امکانات براي عموم مردم از محلّ ِ ماليات ِ دريافتي از ثروتمندان و انجام هزينه هاي خانواده هاي بي سرپرست و افراد معلول چنين نقشي را ايفا مي کند . تعاريفي از ماليات اقتصاددانان ، حقوق دانان و علماي علم سياست در ارائه ي تعريفي واحد از ماليات به دليل اختلاف نظر در ديدگاه هاي خويش هنوز به اتّفاق نظر دست نيافته اند و هر کدام در تعريف ماليات فقط به جنبه هاي مورد نظر خودشان توجه داشته اند :
- ماليات از مَنظر اقتصاد دانان : ماليات سهمي است که به موجب اصل تعاون ملي و بر وفق ِ مقرّرات ، هريک از ساکنان کشور موظفند که ازدرآمد وثروت خويش به منظور تامين هزينه هاي عمومي وحفظ منافع اقتصادي ، سياسي و اجتماعي کشور به ميزان توانايي شان به دولت عطا کنند .
- ماليات از نگاه سياسي : ماليات بها وجبران خدماتي است که ازطرف مردم عايد ِ دولت مي شود .
- ماليات از ديدگاه حقوقي : ماليات قسمتي ازدرآمد يا دارايي افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومي و اجراي سياست هاي مالي در راستاي حفظ منافع اقتصادي ، سياسي و اجتماعي کشور و به موجب قوانين و به وسيله ي اهرم هاي اداري و اجرايي ِ دولت وصول مي شود .
- ماليات به مفهوم خاص و عام: ماليات در مفهوم عام عبارتست از هرقسمتي از درآمدهاي مردم که جهت تامين هزينه هاي عمومي دولت پرداخت مي شود . تعريف علم ماليات هم شامل ماليات در مفهوم اخصّ و هم شامل عوارض گاهانه مي باشد . ماليات از طرف مردم بدون توجه به اينکه از خدمات عمومي خاصي استفاده مي کنند يا ديرپرداخت مي شود . عوارض از طرف کساني پرداخت مي شود که از خدمات عمومي خاصي استفاده مي کنند و پرداخت عوارض در قبال استفاده از خدماتي مانند اتوبان ، شهرسازي ، نوسازي و غيره مي باشد . گاهانه نيزنوعي ماليات است با اين تفاوت که عوارض در زمان استفاده از خدمات مي بايستي پرداخت شود امّا گاهانه با اين فرض که پرداخت کننده از خدمات خاصي استفاده مي کند بايد به طور مرتب پرداخت شود ؛ مانند عوارض ِ صدا و سيما . تعريف ماليات به معناي اخصّ : مبلغي است که اجبارا به صورت قطعي ، بلاعوض و بدون مصرف معين بوسيله ي شهروندان پرداخت مي گردد . هدف از استعمال واژه ي « مبلغ » اين است که امروزه ماليات به صورت اجناس پرداخت نمي شود و تمامي دولتها ماليات را به صورت مبلغ و با واحد پولي همان کشور دريافت مي کنند . هدف از قيد اصطلاح « اجبارا » اين است که ماليات به وسيله ي زور و از طريق اهرم هاي قانوني گرفته مي شود و با کمک هايي که ازسوي مردم انجام مي شود متفاوت است هدف از استعمال اصطلاح « قطعي بودن » اين است که ماليات برگشت ناپذير است که با«وام» تفاوت دارد . هدف از به کار بردن اصطلاح « بلاعوض » اين است که بين ماليات با عوارض و گاهانه تفاوت هايي وجود دارد . هدف از استعمال و به کار بردن اصطلاح « بدون مصرف ِ معين » اين است که ماليات مصرف معين ندارد و در امور مختلف نيز مي تواند هزينه شود .
یک از عمده معیارهای اندازه گیری نقش دولت در اقتصاد جامعه مقدار و ترکیب هزینه های دولت است . ولی تغییرات در هزینه های مطلق دولت نمی تواند به تنهایی منعکس کننده این مهم باشد، بلکه باید تغییرات در هزینه های دولت را نسبت به یک شاخص اقتصادی سنجید. مثلاً اگر ارقام نشان دهند که در فاصله ده سال هزینه های دولت 50 درصد افزایش نشان داده، آیا می توان مدعی شد که نقش دولت در اقتصاد افزایش داشته است؟ قطعاً خیر، چون اگر این تغییر را در هزینه های اسمی دولت در نظر بگیریم افزایش قیمتها در همین فاصله به دو برابر نه تنها افزایش واقع هزینه های دولت را نشان نمی دهد، بلکه تصویری از کاهش هزینه های حقیقی را منعکس می کند.
انواع هزینه های دولت
- هزینه های «تمام شدنی» یا هزینه هایی که نهایتاً به وسیله دولت صورت می گیرد. این هزینه ها باعث جابه جایی منابع جامعه به بخش عمومی می شود. این نوع هزینه ها شامل هزینه جاری (مثل خرید نیروی کار، کالاهای مصرفی و غیره) هزینه سرمایه ای (برای سرمایه گذاری بخش عمومی در ایجاد راهها، مدارس، بیمارستانها و غیره) می شوند. نتیجتاً هزینه های تمام شدنی عبارت از خرید نهاده ها به وسیله بخش عمومی می شوند. می توان مقدار نهاده ها را ضرب در قیمت آنها نمود تا این نوع هزینه ها محاسبه شوند. به عبارت دیگر، هزینه های تمام شدنی ادعایی برای منابع اقتصادی هستند. استفاده بخش عمومی از این منابع باعث خارج شدن این منابع از تولید بخش خصوصی می باشد. جذب این منابع به وسیله دولت به این معنی است که هزینه فرصت هزینه های دولت عبارت است از ستاده هایی که در بخش های دیگر تولید نخواهند شد. مسئله هزینه های فرصت نهاده ها که به بخش دولتی مربوط می شوند، نکته عمده نظریه کسانی را تشکیل می دهد که از اندازه فعالیتهای اقتصادی دولت انتقاد می نمایند. از سوی دیگر این مهم می تواند اساسی برای اندازه گیری کارآیی بخش عمومی باشد. می توان گفت که افزایش یک واحد در هزینه های تمام شدنی دولت نباید فایده ای کمتر از آنچه را که در بخش خصوصی می توانست داشته باشد ایجاد نماید.
- گروه دوم از هزینه های دولت شامل هزینه های «انتقالی» می شود، این هزینه ها عبارتند از : هزینه های دولت برای بازنشستگی ، سوبسیدها، پرداخت به بیکاران، و غیره. برعکس گروه هزینه های تمام شدنی، هزینه های انتقالی جابه جایی منابع از بخشهای دیگر به بخش دولتی را به همراه ندارند. به عبارتی دیگر، ادعایی برای منابع اقتصادی به حساب نمی آیند. این نوع هزینه ها فقط توزیع منابع را بین افراد جامعه و درون بخش خصوصی تغییر می دهند. زمانی که صحبت از رشد بخش عمومی و اثرات اقتصادی آن می شود، بهتر است که انی دو نوع هزینه (هزینه های تمام شدنی و هزینه های انتقالی) را از یکدیگر تمیز دهیم.
بررسی هزینه های دولت با توجه به مسائل رشد و توسعه :
- مدل رشد هزینه های دولت از دیدگاه رشد و توسعه اقتصادی : بعضی از اقتصاددانان روند تغییرات مقدار و ترکیب هزینه های دولت را با توجه به مراحل متفاوت رشد و توسعه اقتصادی مورد بررسی قرار می دهند. این مدلها با توجه به ساختار اقتصای مراحل رشد وتوسعه و نیاز سیستم اقتصادی در عبور از یک مرحله به مرحله دیگر و نقش دولت در فراهم آوردن امکان لازم برای رشد وتوسعه قرار دارد. آنچه در زیر طرح می گردد الگویی بر اساس نظریات دو اقتصاددان معروف در مسائل مالیه عمومی و رشد و توسعه ماسگریو و رستو می باشد. در این الگو گفته می شود که در مرحله ابتدایی رشد و توسعه اقتصادی، هزینه های سرمایه گذای دولت نسبت به سرمایه گذاری کل جامعه رشد بیشتری دارد یعنی اگر IG هزینه های سرمایه گذاری بخش عمومی باشد و I هزینه های سرمایه گذاری کل در حال افزایش خواهد بود. عامل افزایش در هزینه های سرمایه گذاری دولت، عمدتاً ناشی از سرمایه گذاریهای زیربنایی است که برای هدایت سیستم اقتصادی به مرحله بعدی رشد و توسعه ضروری می نماید. مثل ایجاد راه و جاده، فراهم نمودن سیستم حمل و نقل، تولید انرژی لازم برای بخش صنعت، بنای سدها ، پلها، آموزش، برقراری قوانین و غیره . اگر به ماهیت عمده کالاها و خدماتی که جنبه زیربنایی دارد توجه شود، از نوع کالاها و خدمات عمومی تلقی می شوند که معمولاً بخش خصوصی داوطلب تولید آنها نیست. لذا دولت خود را موظف به فراهم نمودن چنین زمینه های لازمی برای تحقق رشد و توسعه می داند.
- نظریه واگنر : یکی از اقتصاددانان گذشته که توجه خاصی به مسائل اقتصاد دولت و هزینه های عمومی داشته واگنر اقتصاد دان قرن نوزدهم آلمانی می باشد. بخشی از مطالعات واگنر متوجه تحلیل هزینه ها و نقش دولت در اقتصاد است . بعدها اقتصاددانان دیگری همچون ماسگریو نظریات واگنر را به صورت یک قاعده ای بیان کردند که قانون زیر می تواند صورتی از تحلیل نظریه واگنر باشد.
«با افزایش درآمدهای سرانه در یک اقتصاد، اندازه نسبی بخش عمومی هم افزایش خواهد یافت.»
-
14. ارزیابی اعتبار چیست؟
ارزیابی اعتبار یا اعتبارسنجی یک رویکرد علمی مبتنی بر دانش بانکداری و علم آمار است.در این رویکرد اطلاعات وضعیت جاری و سابقه ای متقاضی تجزیه و تحلیل می گردد و امتیاز اعتباری وی محاسبه می شود.امتیاز اعتباری بیانگر میزان ریسک اعتبار سنجی مشتریان در بازپرداخت تعهداتش است.
به عبارت دیگر، اعتبارسنجی از اطلاعات وضعیت گذشته و جاری متقاضی استفاده می کند تا رفتار او را در آینده پیش بینی کند . در اعتبارسنجی، مشتریان به سه گروه حقیقی مصرفی، حقیقی حرفه ای و حقوقی دسته بندی می شوند که توضیحاتش به شرح زیر است :- اشخاص حقیقی مصرفی، افرادی هستند که به عنوان مصرف کننده، متقاضی خرید اعتباری هستند.به عنوان نمونه از این گروه از مشتریان می توان افرادی را ذکر کرد که برای خرید لوازم خانگی یا خودرو از چک بانکی استفاده می نمایند.برای اعتبارسنجی اشخاص حقیقی مصرفی معمولا از متغیرهای هویتی، سکونتی، درآمدی و سابقه ای استفاده می شود.
- مشتریان حقیقی حرفه ای، افرادی حقیقی ای هستند که صاحب کسب و کار بوده و در جهت توسعه کسب و کار خود متقاضی نیز در محاسبات وارد می شوند.به عنوان نمونه هایی از این دسته از مشتریان (اعتبار بانکی افراد)، می توان به موارد مقابل اشاره کرد: پزشکی که برای خرید لوازم پزشکی نیازمند اعتبار است یا مغازه داری که برای تغییر دکور یا خرید لوازم داخل مغازه متقاضی دریافت اعتبار است.
- دسته سوم مشتریان، اشخاص حقوقی یا شرکت ها هستند.متغیرهایی که در اعتبارسنجی این دسته از مشتریان استفاده می شود از دو دسته دیگر گسترده تر بوده و دامنه وسیع تری را در بر می گیرد.جهت اعتبارسنجی خودتان و مشتریانتان همین حالا اقدام کنید . در ارزیابی اعتبار اشخاص حقوقی علاوه بر وضعیت عمومی شرکت (نظیر نوع صنعت، بازار فروش، تعداد کارکنان)، ترازنامه و صورتحساب سود و زیان سه سال آخر متوالی نیز در محاسبات استفاده می شوند.به علاوه، سوابق اعتباری خود شرکت، اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل نیز از جمله اطلاعاتی هستند که در اعتبارسنجی مشتریان حقوقی به کار گرفته می شود.
علاوه بر اطلاعات ورودی که بخشی از آن ها در بالا معرفی شد، سیاست های کسب و کار موسسه ارائه دهنده اعتبار نیز در فرآیند اعتبارسنجی موثر هستند.
از جمله مهم ترین مواردی که در بخش سیاست ها تعیین می شود، تعریف اعتبارسنجی مشتری خوش حساب و مشتری بد حساب است.توجه به این نکته ضروری است که کسب وکارها در شرایط متفاوت می توانند تعاریف متفاوتی در مورد مشتری خوش حساب و بدحساب داشته باشند و بر اساس این تعاریف، رفتار متفاوتی از خود نشان دهند.
لازم به ذکر است، تعریف مشتری خوش حساب و بد حساب یک تعریف استراتژیک است که می بایست با نگاه کارشناسی و دقیق انجام شود ، چرا که در نهایت، مشتری خوش حساب، فردی خواهد بود که می تواند تسهیلات دریافت کرده و محصول را به طور اعتباری خریداری نماید (در کسب و کارها، چک بانکی مشتری خوش حساب پذیرفته می شود که این امر با ارزیابی اعتبار چک مشتری انجام می شود) و مشتری بد حسابف فردی است که از دامنه مشتریان حذف شده و با درخواست دریافت تسهیلات او مخالفت می شود.
در کسب و کارها، چک بانکی مشتری بد حساب پذیرفته نمی شود.
به این ترتیب، تعریف دقیق مشتری خوش حساب و بد حساب تاثیر مستقیم بر عملکرد کسب وکارها و موسسات ارائه دهنده اعتبار دارد و می بایست حداکثر دقت را در این خصوص مبذول داشت.
سابقه اعتبار سنجی مشتریان در ایران و جهان
اعتبارسنجی با مفهوم ارزیابی و سنجش توان بازپرداخت متقاضیان دریافت اعتبار و تسهیلات مالی از دهه 1960 در دنیا استفاده شده است.پیش از انقلاب در ایران بانک ها جهت تعیین اعتبار یک مشتری، علاوه بر واحد نسبتا مجهزی که برای تحقیق و تمرکز اطلاعات در مورد اعتبار مشتریان داشتند، از اطلاعات سایر بانک ها به خصوص بانک مرکزی استفاده می کردند.
کلیه اطلاعات در این مورد در کانون بانک ها تجمیع شده و بانک های عضو به سرعت اطلاعات جامع و صحیح مشتریان خود به دست می آورند. علاوه بر این، در آن زمان در کانون بانک ها یک لیست سیاه وجود داشت که در صورت معوق شدن بدهی های یک مشتری، نام و مشخصات او جهت درج در این لیست، به کانون بانک ها ارسال می شد.
کانون بانک ها نیز طی اطلاعیه ای سایر بانک های عضو را از نام و مشخصات مشتریان بدحساب آگاه می کرد.پس از آن که هر مشتری بدهی های خود را بازپرداخت می کرد، این امر توسط بانک مربوطه به کانون بانک ها اطلاع داده می شد تا مشتری از لیست سیاه خارج شده و بانک های عضو نیز از پرداخت بدهی های آن مشتری آگاه گردند.
در فرآیند سنتی اعتبارسنجی که به صورت تشکیل پرونده و ارزیابی توسط کارشناس انجام می شد اشکالاتی وجود دارد که از آن جمله می توان به زمان بر بودن ارزیابی (چند هفته یا چند ماه)، قضاوت شخصی کارشناس، خطای فردی، هزینه های ثابت و متغیر نیروی انسانی اشاره کرد.با توجه به این موارد، نیاز به یک فرآیند اعتبار سنجی مشتریان سیستماتیک مبتنی بر دانش و فناوری روز به روشنی مشخص است.امروزه در فرآیند اعتبارسنجی، بانک ها و موسسات اعتباری از معیارهای متنوعی که نشان دهنده عملکرد متقاضی در گذشته و وضعیت حال او است استفاده می کنند تا توان اعتباری او را برآورده نمایند.لازم به ذکر است که معیارهای اعتبارسنجی می بایست با توجه به هدق ارائه اعتبار یا حتی اندازه تسهیلات متفاوت باشد.
به عنوان نمونه در عموم موسسات ارائه دهنده اعتبار، معیارهای ارزیابی جهت اعطای وام های بزرگ و کوچک متفاوت هستند.به عبارت دقیق تر، معمولا بانک ها و موسسات مالی و اعتباری در اعطای وام های بزرگ علاوه بر بررسی وضعیت جاری و سابقه ای متقاضی، مواردی از جمله دارایی های منقول و غیر منقول و سوابق سرمایه گذاری های او را در محاسبات لحاظ می کنند اما در خصوص وام های کوچک و متوسط، اعتبارسنجی مشتریان به صورت بررسی عوامل کلی وضعیت سابقه ای و جاری انجام می شود. -
15. ضریب اعتماد مصرف کننده چیست؟
ضریب اعتماد مصرف کننده یکی از معیارهای اقتصادی بسیار مهم در همه کشورها بهحساب میآید و برای اندازهگیری میزان خوشبینی مصرفکنندگان نسبت به شرایط اقتصادی جامعه به کار میرود. این شاخص درواقع نشان میدهد هر فرد نسبت به پایدار ماندن درآمدهای آتی خود چقدر مطمئن است؟ درصورتیکه فرد اطمینان داشته باشد درآمد فعلیاش تا چندین سال آینده با نرخ رشد ۱۰ درصد افزایش خواهد داشت، با خیال آسودهتری کالاها و خدمات موردنیاز خود را مصرف خواهد کرد.این شاخص در کشورهای مختلف بهصورت ماهانه و بر اساس اطلاعات جمعآوریشده از تعداد دو تا پنج هزار خانوار مصرف کننده محاسبه میشود و بخشی از آن نشاندهنده وضعیت فعلی و بخشی دیگر نشاندهنده وضعیت آتی اقتصاد است.
برای محاسبه این ضریب پنج سؤال اساسی از خانوارها پرسیده میشود:
- شرایط فعلی اقتصاد کشور چگونه است؟
- شرایط اقتصاد و تجارت در شش ماه آینده چگونه خواهد بود؟
- شرایط کار و درآمد خود را در حال حاضر توصیف کنید.
- شرایط کار، درآمد یا بیکاری را در شش ماه آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
- پیشبینی شما از درآمد کل خانواده در شش ماه آینده چیست؟
بهطورکلی میتوان گفت در شرایط اقتصادی مساعد، مصرفکنندگان با اعتماد بیشتری نسبت به آینده رفتار میکنید و خرید بیشتری انجام خواهند داد. از سوی دیگر، در شرایط رکود اقتصادی، مصرفکنندگان به سمت صرفهجویی و ذخیره کردن سرمایه و درآمد خود متمایل میشوند.
این ضریب در همه کشورها بهعنوان یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی، تأثیر بزرگی بر تعیین نرخ بهره بانکی، شاخص های بازار بورس و برنامهریزی مؤسسات تجاری دارد. بااینحال هیچگاه این شاخص در ایران محاسبه نشده و تأثیر آن بر سایر شاخص ها مورد بررسی قرار نگرفته است. اما شما میتوانید خودتان به این پنج سؤال پاسخ دهید. مطمئناً پاسخ روراست و صادقانه شما به این پرسشها دیدگاه روشنی را به شما خواهد داد. چراکه اقتصاد چیزی ست که همه آن را با تمام وجودشان درک میکنند.
خرده فروشی نیز یکی از شاخص های دیگری است که مورداستفاده فراوان اقتصاددانان و سرمایه گذاران قرار میگیرد. این شاخص گزارشی از مجموعهای از کسبوکارها که بهطور مستقیم تولیداتشان را به مصرفکنندگان میفروشند تهیه میکند و ارزش ریالی همه محصولاتی را که میفروشند، اندازهگیری میکند. شاخص خرده فروشی میزان مخارج مصرفکنندگان را از دید تولیدکنندگان نشان میدهد و مانند شاخص اعتماد مصرف کننده بهصورت ماهیانه در کشورهای مختلف اندازهگیری میشود. در ایران نیز محاسبه این شاخص بر عهده مرکز آمار ایران است اما بهصورت مرتب گزارش نمیشود. -
16. هزینه های مصرف کننده چیست؟
هزینه های مصرف کننده معیاری برای اندازهگیری تغییر در قیمت میانگین کالا و خدمات مصرفی یک خانوار متوسط است. این شاخص نشاندهنده تورمی است که مصرفکنندگان در زندگی روزمره خود احساس میکنند . سرمایهگذاران توجه ویژهای به سیپیآی دارند و از آن برای پیشبینی قیمت داراییهای حساس به تورم، مانند اوراق قرضه و کالاهای اقتصادی استفاده میکنند.
-
17. درآمد قابل تصرف شخص چیست؟
درآمد قابل تصرف، درآمدی است، که فرد میتواند، به مصرف و پسانداز، تخصیص دهد و مقدار آن، از طریق کسر نمودن مالیات بر درآمد از درآمد شخصی بدست میآید.
در حوزه کلان، درآمد قابل تصرف؛ با اضافه کردن تمام انتقالات جاری دریافتنی، بجز انتقالات اجتماعی غیرنقدی و کسر کردن تمام انتقالات جاری پرداختنی، بجز انتقالات اجتماعی غیرنقدی، به درآمد اولیه یک واحد تجاری، یا بخش نهادی، بدست میآید. درآمد قابل تصرف، قلم تراز کننده حساب توزیع ثانویه درآمد است. -
18. پس انداز شخصی چیست؟
بر مبنای اصول اقتصاد کینزی، مقداری پولی که پس از کسر هزینه ها از درآمدهای قابلمصرف هر فردی باقی میماند پس انداز نامیده میشود.
برای آنهایی که ازنظر مالی محتاط هستند، مقدار پولی که بعد از کسر هزینه های شخصی باقی میماند، میتواند مثبت باشد. به عبارتی این افراد میتوانند مبلغی را پسانداز کنند؛ اما آنهایی که برای خواندن دخلوخرجشان با هم به وام و اعتبار نیاز دارند، پسانداز منفی خواهند بود . پساندازهای افراد میتواند بعداً سرمایه گذاری شود و درآمدهای بیشتری را برای آنها ایجاد کند . -
19. تولید ناخالص ملی چیست؟
تولید ناخالص ملی عبارت است از ارزش ریالی کلیه کالاها و خدماتی است که بهوسیله شهروندان یک کشور تولید میشود و ارتباطی به مرزهای آن کشور ندارد. تولید نا خالص ملی معیار عملکرد اقتصادی کشور یا آنچه شهروندانش تولید کردهاند (از قبیل کالا و خدمات) و اینکه آیا این محصولات در داخل مرزهای کشور تولید شدهاند یا خیر، بهحساب میآید.برای محاسبه تولید ناخالص ملی، تولید ناخالص داخلی (GDP) بهعلاوه هر درآمد حاصله از طریق سرمایه گذاری های انجامشده در خارج از کشور، منهای درآمد حاصله در اقتصاد داخلی توسط افراد ساکن کشورهای دیگر میشود.
در واقع GNP معیاری از عملکرد اقتصادی یک کشور یا آنچه شهروندان تولید کردهاند (کالا و خدمات) و اینکه آیا آنها این اجناس را داخل مرزهای کشور خودشان تولید کردهاند یا خیر است. فرض کنید یک ایرانی در حال حاضر در ژاپن مشغول به کار است. او پزشک است و سالانه ۵۰۰۰۰ دلار درآمد دارد. هنگام محاسبه تولید ناخالص ملی ایران درآمد او هم لحاظ خواهد شد؛ اما اگر بخواهیم تولید ناخالص داخلی را حساب کنیم، دیگر با درآمد این فرد کاری نداریم. چون درآمد او بخشی از تولید نا خالص داخلی ژاپن را تشکیل میدهد.
-
20. سرمایه ثابت ناخالص چیست؟
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (GFCF) یک مفهوم کلان اقتصادی است که در حسابهای رسمی ملی مانند سیستم حسابهای ملی سازمان ملل متحد (UNSNA)، حسابهای درآمد و محصول ملی (NIPA) و سیستم حسابهای اروپایی (ESA) استفاده میشود. این مفهوم به مطالعات دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) درباره تشکیل سرمایه در دهه 1930 بر روی سایمون کوزنتس بازمیگردد، و اقدامات استاندارد برای آن در دهه 1950 اتخاذ شد. از نظر آماری، ارزش تملک داراییهای ثابت جدید یا موجود توسط بخش تجاری، دولتها و خانوارهای «خالص» (به استثنای شرکتهای غیرشرکتی آنها) را پس از واگذاری داراییهای ثابت اندازهگیری میکند. GFCF جزئی از مخارج تولید ناخالص داخلی (GDP) است و بنابراین چیزی در مورد اینکه چه مقدار از ارزش افزوده جدید در اقتصاد به جای مصرف سرمایه گذاری می شود را نشان می دهد.
GFCF "ناخالص" نامیده می شود زیرا این معیار هیچ گونه تعدیلی را برای کسر مصرف سرمایه ثابت (استهلاک دارایی های ثابت) از ارقام سرمایه گذاری انجام نمی دهد. برای تجزیه و تحلیل توسعه موجودی سرمایه مولد، اندازه گیری ارزش تملک ها منهای واگذاری دارایی های ثابت فراتر از جایگزینی برای فرسودگی دارایی های موجود به دلیل فرسودگی و فرسودگی عادی، مهم است. «سرمایه گذاری ثابت خالص» شامل استهلاک دارایی های موجود از ارقام سرمایه گذاری ثابت جدید است و تشکیل سرمایه ثابت خالص نامیده می شود.
GFCF معیاری برای کل سرمایه گذاری نیست، زیرا فقط ارزش افزوده های خالص به دارایی های ثابت اندازه گیری می شود و انواع دارایی های مالی و همچنین موجودی های موجودی و سایر هزینه های عملیاتی (این مورد در مصرف میانی گنجانده می شود) مستثنی می شوند. برای مثال، اگر ترازنامه شرکت را بررسی کنیم، به راحتی می توان دریافت که دارایی های ثابت تنها یک جزء از کل سرمایه سالانه است.
مهمترین استثناء از GFCF خرید و فروش زمین است. دلیل اصلی، کنار گذاشتن مشکلات پیچیده ارزیابی مربوط به تخمین ارزش زمین به روش استاندارد، این بود که اگر یک قطعه زمین فروخته شود، کل زمین موجود در حال حاضر افزایش یافته در نظر گرفته نمی شود. تنها اتفاقی که می افتد این است که مالکیت همان زمین تغییر می کند. بنابراین، تنها ارزش بهسازی زمین در معیار GFCF به عنوان افزوده خالص به ثروت گنجانده شده است. در موارد خاص، مانند احیای زمین از دریا، رودخانه یا دریاچه (مثلاً یک پلدر)، واقعاً می توان زمین جدیدی ایجاد کرد و در جایی که قبلاً وجود نداشت، فروخت و به دارایی های ثابت اضافه کرد. معیار GFCF همیشه برای شرکت های مقیم یک قلمرو ملی اعمال می شود، و بنابراین اگر به عنوان مثال. اکتشاف نفت در دریاهای آزاد اتفاق می افتد، سرمایه گذاری ثابت جدید مرتبط به قلمرو ملی که شرکت های مربوطه در آن ساکن هستند، اختصاص می یابد.
داده ها معمولاً توسط آژانس های آماری به صورت سالانه و فصلی ارائه می شود، اما فقط در یک بازه زمانی مشخص. نوسانات این شاخص اغلب برای نشان دادن چیزی در مورد فعالیت های تجاری آتی، اعتماد تجاری و الگوی رشد اقتصادی در نظر گرفته می شود. در مواقع عدم اطمینان اقتصادی یا رکود، معمولاً سرمایهگذاری تجاری در داراییهای ثابت کاهش مییابد، زیرا سرمایه اضافی را برای بازه زمانی طولانیتری بههم میبندد، با این خطر که خود را پرداخت نکند (و بنابراین ممکن است داراییهای ثابت نیز از بین بروند. سریعتر). برعکس، در زمان رشد اقتصادی قوی، سرمایهگذاری ثابت به طور کلی افزایش مییابد، زیرا گسترش مشاهده شده بازار این احتمال را میدهد که چنین سرمایهگذاری در آینده سودآور باشد. این ارزش متقاطع پایان سال یک کشور است. -
21. نرخ بیکاری چیست؟
نرخ بیکاری از جمله شاخصهایی است که اقتصاددانها و مردم به آن توجه دارند. بااینوجود درک عمومی از این شاخص درست نیست. برخی باور دارند که دولت در مورد نرخ بیکاری دروغ میگوید و برخی دیگر فکر میکنند نرخ بیکاری عمدا طوری طراحیشده که اوضاع بهتر از چیزی که واقعا هست بهنظر برسد.
نرخ بیکاری معمولا بهصورت یک موج، پشتسر شاخصهای دیگر حرکت میکند. اگر اقتصاد رونق بگیرد انتظار داریم که به دنبال آن بیکاری کم شود. همچنین اینطور نیست که اول بیکاری زیاد شود و بعد وارد رکود شویم. به همین دلیل معمولا فرض میشود که موج بیکاری قابل پیشبینی و پیشگیری است . همانطور که گفتیم در مورد نرخ بیکاری تصورات نادرستی وجود دارد. در ایالاتمتحده بیکار کسی است که دوست دارد کار کند و در چهار هفته گذشته بهصورت فعال به دنبال کار گشته باشد.تمام کسانی که کار دائم دارند یا دستکم هفتهای پانزده ساعت بهصورت پارهوقت کار کنند شاغل هستند. همچنین اگر کسی بدون دستمزد در بنگاه اقتصادی خانوادگی فعالیت داشته باشد بیکار نیست . اما تمام کسانی که در خانه نشستهاند، کار نمیکنند و بهدنبال کار هم نمیگردند نه بیکار هستند و نه شاغل. این افراد بیرون از دایره مشارکت اقتصادی قرار میگیرند.نرخ بیکاری در ایران
تعریف بیکاری در ایران کمابیش بر همین تصور استوار است که بیکار باید بهصورت فعال بهدنبال شغل باشد. کسی که دنبال کار نمیگردد بیکار نیست. جمع جمعیت شاغل و بیکار تشکیل جامعه نیروی کار را میدهند . اما در ایران این تعاریف ابهاماتی دارد. آیا هفتهای یک ساعت کار، اشتعال است؟ آیا سربازان، دانشجویان، زنان خانهدار و داوطلبهای سازمانهای غیرانتفاعی شاغل بهحساب میآیند؟در کشور ما معمولا ادعا میشود که مرجع این معیارها مرکز بینالمللی کار ILO است. بااینحال ملاکهای ILO کاملا با ادعای داخلی همخوانی ندارد. طبق تعریف دانشجو یا خانم خانهداری که به دنبال کار نمیگردد، نه شاغل است نه بیکار.
روش های مطالعه نرخ بیکاری
نرخ بیکاری U3
اگر اخبار بیکاری را دنبال کرده باشید ممکن است با نرخ U3 برخورد کرده باشید. از حاصل تقسیم تمام جمعیت بیکار (کسانی که به شکل فعال در چهار هفته گذشته به دنبال کار گشتهاند) به تمام جمعیت فعال (کسانی که بیکار هستند بهعلاوه تمام جمعیت شاغل) نرخ بیکاری U3 بهدست میآید.
فرض کنید یکمیلیون نفر بهدنبال کار باشند. یکمیلیون دانشجو داشته باشیم و 9 میلیون شاغل. با این اعداد باید از تقسیم تعداد افراد جویای کار بر جمع 1 و 9 میلیون فعال اقتصادی به نرخ بیکاری 10% برسیم. چه میشود اگر دانشجوها را شاغل فرض کنیم؟ جمعیت فعال 11 میلیون نفر میشود و نرخ بیکاری به 9 درصد کاهش مییابد.همین مثال 1 میلیون جویای کار و 9 میلیون شاغل را در نظر بگیرید. فرض کنید نیمی از 1 میلیون نفر جویای کار، ناامید شوند و دست از جستجو بکشند. نرخ بیکاری برابر میشود با 0.5 تقسیمبر 9.5 یا 5.2 درصد. اما اگر 1 میلیون نفر دیگر به یافتن کار امیدوار شوند نرخ بیکاری میشود 2 میلیون تقسیمبر 11 میلیون، یعنی 18 درصد.
در حالتی که افراد دست از جستجو برای کار بکشند، نرخ بیکاری کاهش مییابد. بدون آنکه تعداد شاغلها کم شده باشد. اگر افراد بیشتری طالب کار شوند نرخ بیکاری زیاد میشود، بدون آنکه کسی کارش را ازدستداده باشد.یعنی کاهش یا افزایش نرخ بیکاری الزاما نشاندهنده وضعیت تعداد شاغلها و بیکارها نیست. بلکه ملاکی است که نشان میدهد کار پیدا کردن در یک جامعه چقدر آسان یا دشوارتر است.روشهای دیگر مطالعه بیکاری
وقتی از U3 صحبت میکنیم ممکن است برای شما سوال شود آیا U1, U2, u4, u5, u6 هم وجود دارد؟ بله! نرخ بیکاری رسمی یا U3 هیچ تمایزی بین کار موقتی و دائم، کیفیت کار و عدم توانایی آنها را در جستجو برای کار را در نظر نمیگیرد.
بیکاری از جنس U1
تمام کسانی که در یک باز 52 هفتهای، بیش از 15 هفته بدون شغل مانده باشند، تقسیمبر تمام جامعه نیروی کار، جمعیت U1 را تشکیل میدهند . توجه کنید افرادی که در شرایط سخت یک هفته کار میکنند و یک هفته استراحت شامل این وضعیت نمیشوند. چون در مدت استراحت هنوز شغل دارند. همچنین اگر در هفته 3 روز کار میکنید، در جمعیت U1 قرار نمیگیرید.بیکاری از جنس U2
تمام کسانی که بهتازگی شغل خود را ازدستدادهاند، اخراج شدهاند، قراردادشان به پایان رسیده و به هر ترتیبی بیکار شدهاند در جمعیت U2 قرار میگیرند . مثلا بازیکن فوتبالی که قراردادش با باشگاه تمامشده اما هنوز جذب تیمی نشده، در جمعیت U2 است.
بیکاری از جنس U4
تمام کسانی که علاقه دارند کار کنند، مستقل از اینکه به شکل فعال دنبال کار بگردند یا نه، در جمعیت U4 قرار میگیرند . کسانی که فکر میکنند تحصیلات یا تواناییهای کافی برای کار کردن ندارند، زیادی جوان یا زیادی پیر هستند، به خاطر تبعیض جنسیتی، قومیتی و معلولیتی از بازار کار ناامید شدهاند، در جمعیت U4 قرار میگیرند.
بیکاری از نوع U5
هر کس که در 12 ماه گذشته دستکم یکبار برای داشتن شغل کوچکترین تلاشی کرده، اما در حال حاضر شغل نداشته باشد در جمعیت U5 قرار میگیرد . این جمعیت شاید حتی نیازی به اشتغال نداشته باشند. مثلا دختر جوان خانوادهای ثروتمند که بدش نمیآید کار داشته باشد اما اجباری هم برای کار ندارد. این افراد بخشی از نیروی کار کشور هستند و میشود برای استفاده از آنها برنامهریزی کرد، هرچند در اولویت ایجاد شغل قرار نداشته باشند.
بیکاری واقعی U6
برخی از افراد U6 را بهعنوان نرخ واقعی بیکاری قبول دارند. در ایالاتمتحده نزدیک به 10% جمیعت فعال، در طبقه U6 هستند. تمام کسانی که کار ندارند، به کار پیدا کردن امید ندارند یا در شغلی پارهوقت مشغول هستند در این گروه قرار دارند . باور این است که دورکارها، شاغلین مشاغل موقتی، فعالها در مشاغل کاذب مثل دستفروشی و کسانی که با خودروی شخصی مسافرکشی میکنند اما راننده تاکسی نیستند، دوست دارند شغل دایم داشته باشند.
-
22. نرخ بیکاری جوانان چیست؟
با توجه به تعريف استاندارد سازمان ملل ، جوانان شامل افراد گروه سني ١٥ تا ٢٤ سال هـستند. بـا توجـه بـه تعريف سازمان بين المللي کار ILO كه هم اكنون در اكثر كشورهاي جهـان ، حـداقل بـراي اعـلام آمارهـاي بيكاري ، بكار ميرود بيكار كسي است كه در دوره مرجع حتي براي يك ساعت كار نكرده باشـد ولـي آمـاده براي كار بوده و جستجوي فعال كار انجام داده باشد. استفاده از اين تعريف سوالاتي را مطـرح مـي سـازد. آيـا معيار يك ساعت كار در دوره مرجع، كه معمولا كوتاه مدت است، معيار مناسبي بـراي تعريـف اشـتغال اسـت . موضوع ديگر مرتبط با افراد خارج از نيروي كار، يعني افرادي كه طبق تعريف نه شـاغل و نـه بيكـار هـستند ،ميباشد. افراد فاقد شغلي كه از يافتن كار مايوس شدهاند ممكن است جستجوي فعال كار انجام ندهنـد. حتـي افراد بيكاري ممكن است وجود داشته باشند كه به دلايلي در دوره مرجع جستجوي فعال كار انجام نداده ولـي خواهان اشتغال باشند. اين افراد شانس يافتن شغل دارند ولي بيكار محسوب نميگردند.
به علاوه مشكلات مرتبط با تعريف بيكاري مسايلي در اندازه گيـري بيكـاري جوانـان رخ مـيدهـد. تـانيور و (١٩٩٢)به تصنعي بودن نرخ بيكاري جوانان در آمارگيريهاي نيروي كار اشاره دارند. بر اساس نظـر آنـان لي پاسخگويان در آمارگيريهاي نيروي كار نقش مهمي دارند. در اين نوع آمارگيريها كه بـا مراجعـه بـه خـانوار صورت ميگيرد معمولا يك فرد واحد پاسخگوي سوالات مربوط به ساير افراد خانوار است . در تحقيق صـورت گرفته ، آنان دريافتند كه بزرگسالان رويكرد متفاوتي درباره جستجوي شغل نسبت به آنچه جوانان درباره خـوددارند نشان ميدهند. و اين تفاوت باعث ميشود زماني كه بزرگسالان پاسـخگوي سـوالات مربـوط بـه افـراد جوان خانواده باشند پاسخهاي متفاوتي نسبت به نظر خود افـراد جـوان ارايـه دهنـد . زمـاني كـه از يـك فـرد بزرگسال خانوار درباره جستجوي شغل فرد جوان خانوار سوال شود وي فرض مي كند جوان فاقـد شـغل حتمـا جستجوي كار انجام ميدهد. يعني تلقي عامه اين است كه اگر جواني فاقد شغل باشد به طور يقين جـستجوي فعال شغل انجام ميدهد. اين تلقي باعث ميشود كه اگر سوالات مربوط به تعريف بيكاري از خود افراد جوان پرسيده شود نرخ بيكاري آنان كاهش يابد.
با وجود محدوديتهاي مرتبط با تعريـف و انـدازهگيـري بيكـاري ، آمارهـاي اشـتغال و بيكـاري خـانوار تنهـا اطلاعات مفيد براي بررسي بيكاري جوانان در كشور است. اين طرح نمونهگيري كه توسط مركـز آمـار ايـران انجام ميشود نيز از تعريف استاندارد بيكاري استفاده كـرده و نتـايج آن در هـر فـصل بـصو رت مجـزا منتـشر ميگردد. در بخش بعد به بررسي ويژگيهاي بيکاري جوانان با استفاده از نرخ بيکاري جوانان با استفاده از نـرخ بيکاري بدست آمده از آمارهاي اشتغال و بيکاري خانوار مي پردازيم.ويژگيهاي بيكاري جوانان
نرخ بيكاري يكي از شاخصهاي كليدي بازار كار است. نرخ بيكاري با تقسيم تعداد افراد بيكار جامعه (نمونه) بر مجموع افـراد فعـال جامعـه (شاغلين به علاوه بيكاران ) محاسبه ميگردد. نرخ بيكـاري جوانـان از اهميـت فراوانـي در بررسـي وضـعيت جوانان در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه برخوردار است.اين شاخص از سوي سازمان جهاني كـار بـه عنوان يكي از شاخصهاي كليدي بازار كار مطرح شده است. همچنين اين شاخص براي انـدازهگيـري شـرايط (MDG) بکار رفته است. در هدف ٨ از اين اهداف با عنوان افزايش ٣ جوانان در بازار كار از اهداف توسعه هزاره مشاركت جهـاني در توسـعه ، و در جـزء ١٦ آن بـا همكـاري كـشورهاي در حـال توسـعه ، ترقـي و اجـراي راهبردهايي براي كار شايسته و مولد براي جوانان منظور شده است. نرخ بيكاري جوانان به عنوان شـاخص ٤٥ براي اندازهگيري اين هدف استفاده شده است .
-
23. نرخ بیکاری بلند مدت چیست؟
بیکاری طولانی مدت (LTU) در آمار اتحادیه اروپا به عنوان بیکاری بیش از یک سال (در حالی که بیکاری بیش از دو سال طول بکشد به عنوان بیکاری بسیار طولانی مدت تعریف می شود) تعریف می شود. اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) که نرخ بیکاری بلندمدت فعلی را 1.9 درصد گزارش می کند، این بیکاری را به عنوان بیکاری 27 هفته یا بیشتر تعریف می کند. بیکاری طولانی مدت جزء بیکاری ساختاری است که منجر به بیکاری طولانی مدت در هر گروه اجتماعی، صنعت، شغل و تمامی سطوح تحصیلی می شود . در سال 2015 کمیسیون اروپا توصیه هایی را در مورد چگونگی کاهش بیکاری طولانی مدت منتشر کرد. اینها به دولت ها توصیه کردند:
تشویق افراد بیکار طولانی مدت برای ثبت نام در خدمات استخدامی؛ برای هر فرد بیکار بلندمدت ثبت نام شده، یک ارزیابی عمیق فردی برای شناسایی نیازها و پتانسیل آنها در مدت 18 ماه ارائه دهند. یک توافق نامه ادغام شغلی (JIA) به همه بیکاران طولانی مدت ثبت نام شده ظرف 18 ماه ارائه دهید. این اقدامات ممکن است شامل اقداماتی مانند راهنمایی، کمک به جستجوی شغل، آموزش و آموزش بیشتر، حمایت از مسکن، حمل و نقل، خدمات مراقبت از کودک و توانبخشی باشد. هر فرد برای دسترسی به این پشتیبانی یک نقطه تماس دارد که با مشارکت کارفرمایان اجرا می شود.
در سالهای 2017-2019، پروژه بیکاری طولانیمدت را برای تحقیق در مورد راهحلهای پیادهسازی شده توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و تولید یک جعبه ابزار برای هدایت اقدامات دولت اجرا کرد. پیشرفت در سال 2019 ارزیابی شد . به طور کل طول مدت بیکاری، عملکرد بازار کار را به خوبی نشان میدهد. وجود بیکاری بلندمدت نشانهای است از اینکه بازار، کارکرد خوبی ندارد و موانع ساختاری از حرکت مردم به سمت اشتغال جلوگیری میکند. بازار کار از این مساله بیشتر متضرر میشود تا فرد بیکار؛ زیرا مهارتهایی را از دست میدهد که جبرانشان سخت است و باید آن مهارتها را دوباره به افرادی که وارد بازار کار میشوند آموزش داد. هزینههای اقتصادی بیکاری و طول مدت آن فقط در سطح خرد و فردی نیست و در سطح کلان و جامعه نیز قابل تامل و تاثیرگذار است. برای نمونه جامعه از درآمد فرد شاغل، مالیات میگیرد و براین اساس سهمی از تولید نهایی وی را میگیرد. وقتی فرد بیکار میشود جامعه نمیتواند مالیاتی اخذ کند. -
24. نرخ مشارکت نیروی کار چیست؟
نرخ مشارکت نیروی کار (نرخ مشارکت اقتصادی) نخستین شاخص کلیدی در میان بیست شاخص اصلی بازار کار است که توسط سازمان جهانی کار معرفی شده است. نرخ مشارکت یا همان نرخ فعالیت، از نسبت جمعیت فعال (شاغل و بیکاران در جستجوی کار) به کل جمعیت در سن کار بدست می آید. به زبان ساده نرخ مشارکت نیروی کار بیان میکند که چه درصدی از کل جمعیت در سن کار، از نظر اقتصادی شاغل و یا به دنبال شغل هستند. از این نرخ به عنوان یک نماگر برای عرضه نیروی کار نیز یاد میشود.
فرض کنید در کشوری کل جمعیت در سن کار، ۱۰ میلیون نفر باشد. از این تعداد ۷ میلیون نفر هم اکنون شاغلند و ۵۰۰ هزار نفر به دنبال کار هستند (باقی مانده جمعیت اگرچه در سن کار هستند اما به دلایلی مانند تحصیل و… به دنبال کار نیستند). در نتیجه نرخ مشارکت نیروی کار در این کشور ۷۵ درصد است. از نرخ مشارکت نیروی کار برای تدوین سیاستهای اشتغال و تحلیل بازار کار، وضعیت بازار کار در آبنده، وضعیت بازنشستگی و خروج از بازار کار و برنامه ریزی برای انواع مشاغل استفاده میشود. این شاخص همچنین میتواند در تحلیل بازار کار طبقات مختلف جمعیتی مورد استفاده قرار گیرد. اصولا در اقتصادها با توسعهیافتگی کمتر، رشد اقتصادی به توسعه و گسترش امکانات تحصیلی، طولانیتر شدن دوران تحصیل و مواردی از این دست منجر میشود که به صورت کلی سبب نرخ پایینتر مشارکت به خصوص در زنان میشود. با ادامه توسعه جوامع کم کم نرخ فعالیت افزایش مییابد. لذا میتوان گفت بین میزان توسعه یافتگی جوامع و نرخ مشارکت نیروی کار یک رابطه به شکل U بر قرار است.در پژوهشهای اقتصادی و به خصوص در دهههای اخیر تاکید شده است که نرخ بیکاری به تنهایی شاخص قابل اعتمادی برای ارزیابی بازار کار نمیباشد چرا که نرخ بیکاری واقعیت بازار کار را نشان نمیدهد و ضروری است تا در کنار آن نرخ مشارکت نیز در نظر گرفته شود. نرخ مشارکت، افرادی را که به هر دلیل از جستوجوی کار منصرف شدند در نظر میگیرد.
عوامل موثر بر نرخ مشارکت نیروی کار
۱- عوامل اقتصادی
عوامل اقتصادی در دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت قابل بررسی می باشند. در کوتاه مدت سیکلهای و نرخ بیکاری دو عامل تعیین کننده در میزان مشارکت اقتصادی هستند. به عنوان مثال در یک رکود اقتصادی، با دلسرد شدن افراد از جستوجوی کار، نرخ مشارکت اقتصادی به سمت کاهش میرود. همچنین اجرای هرگونه سیاستی (مانند سیاستهای تنظیم بازار و حمایتهای یارانهای گسترده) که منجر به افزایش نرخ بیکاری شود، نرخ مشارکت را کاهش میدهد.
در بلند مدت عواملی مثل صنعتی شدن و انباشت ثروت بر مشارکت نیروی کار اثرگذار هستند. صنعتی شدن با ایجاد فرصتهای شغلی جدید، مردم را به ترک تولیدات خانگی و حضور در اقتصاد غیر رسمی سوق داده و با افزایش تمایل افراد برای بدست آوردن فرصتهای شغلی ایجاد شده موجب افزایش نرخ مشارکت میشود. در طرف مقابل انباشت ثروت موجب کاهش مشارکت اقتصادی میشود؛ چرا که افراد ثروتمند نیاز کمتری به کار و شغل برای تامین معاش خود دارند.۲- عوامل اجتماعی
عوامل اجتماعی نیز بر میزان مشارکت اقتصادی اثرگذار است. به عنوان مثال در طی زمان و با تغییرات اجتماعی، زنان از نقش صرف خانهداری فاصله گرفته و با مشارکت فعال در اجتماع به دنبال شغل و درآمد هستند؛ که منجر به افزایش نرخ مشارکت میشود. با گسترش جنبشهای فمینیستی در دهههای اخیر نرخ مشارکت زنان در بسیاری از کشورها به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.۳- عوامل جمعیتشناختی
تغییر در ساخت جمعیت و نیز تغییر سن کار از نسلی به نسل دیگر بر نرخ مشارکت اقتصادی اثرگذار است. به عنوان مثال چنانچه در هرم جمعیتی یک کشور در یک بازه محدود انفجار جمعیتی (رشد جمعیت بیش از میانگین بلند مدت) اتفاق افتاده باشد با ورود این جمعیت به سن اشتغال نرخ مشارکت اقتصادی افزایش یافته و با بازنشسته شدن آنها نرخ مشارکت اقتصادی کاهش خواهد یافت. همچنین تغییر در گرایش به تحصیلات در یک جامعه نیز میتواند تغییراتی را در نرخ مشارکت اقتصادی به وجود آورد؛ به طوریکه با افزایش گرایش به تحصیلات دانشگاهی و افزایش جمعیت دانشجویان، نرخ مشارکت اقتصادی کاهش مییابد.به صورت کلی همانطور که اشاره شد نرخ مشارکت یک متغیر مهم در بررسی وضعیت کلان اشتغال در یک کشور میباشد که باید در کنار سایر متغیرها مانند نرخ بیکاری مورد توجه قرار گیرد. افزایش یا کاهش نرخ مشارکت اقتصادی میتواند سیگنالهای مهمی برای سیاستگذاران باشد تا در تصمیمات خود به آن توجه نمایند. همچنین برای تحلیل بهتر نرخ بیکاری، ضروری است نرخ مشارکت اقتصادی را نیز بررسی کرد چرا که اگر کاهش نرخ بیکاری ناشی از کاهش نرخ مشارکت اقتصادی باشد نشانهای از نارساییهای فراوان در بخشهای مختلف اقتصاد یک کشور است.
-
25. نرخ اشتغال چیست؟
نرخ اشتغال یک فاکتور مهم و معنی دار برای اقتصاد در سطوح مختلف جامعه به حساب می آید و بوسیله آن سلامت اقصاد یک کشور سنجیده می شود. نماگر های اشتغال یا employment indicators به عنوان یک مولفه مهم در محاسبه دیگر شاخص های اقتصادی از جمله تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی به کار گرفته می شوند.
قبل از بررسی کامل موضوع اشتغال در جامعه و ابعاد مختلف آن به اصل مفهموم اشتغال میپردازیم. اشتغال به معنی مشغول بودن به انجام کار یا یک فعالیت می باشد که برای شخصی که آن را انجام می دهد مزایایی ایجاد میکند، این مزایا میتواند به صورت مالی باشد. نرخ اشتغال در یک جامعه نشان دهنده میزان سلامت و قدرت اقتصادی یک کشور است چرا که تولید و اشتغال قلب تپنده هر اقتصادی می باشد که دولت مردان توجه بسیاری به آن می کنند. نرخ اشتغال را به نحوی میتوان سطح رفاه یک جامعه نیز معرفی کرد چرا که هنگامی که نرخ اشتغال در یک جامعه افزایش می یابد خود به خود درآمد افراد هم در آن جامعه رو به گسترش میرود و افراد ، توانایی خرید بالاتری را پیدا خواهند کرد.
محاسبه نرخ اشتغال
نرخ اشتغال در یک جامعه وقتی عنوان می شود که شامل اشتغال در دو زمینه خدماتی و تولیدی می باشد به نحوی که اشتغال در ابعاد مختلف معدنی و استخراج،تولید صنعتی و خدماتی را شامل میشود. برای محسابه نرخ اشتغال در یک جامعه می بایست تعداد کل نیروی کار شاغل را بر کل نیروی کار تقسیم کرده که نرخ اشتغال بدست می آید.
از آنجایی که مردم و حتی سیاست مداران بر روی بهبود و رونق بخش کار و تولید توجه دارند، اشتغال به عنوان مهمترین شاخص، بهبود اقتصادی و بازگشت دوباره رونق را نشان میدهد. هنگامی که اقتصاد در حالت رکود قرار میگیرد، کار در اکثر امور کاهش می یابد و طبیعی است که حتی با بازگشت رونق اقتصادی زمانی باید صرف گردد تا از لحاظ روانی اعتماد بازار کار و سطوح کارفرمایی جلب شود. گزارش های اشتغال تاثیر بسیار بالایی بر بازار های مالی دارند. آنها توانایی لازم برای اعلام زمان چرخه های کسب و کار را دارا می باشند. -
26. جمعیت چیست؟
به مجموعهٔ افرادی از یک گونه که در یک مکان و زمان زندگی میکنند جَمعیَت گفته میشود به تعداد این افراد «اندازهٔ جمعیت» میگویند. جمعیتهای مختلف میتوانند با یکدیگر روابط زیستی برقرار کنند این روابط میتواند بهطور مستقیم دو جمعیت را درگیر کند؛ مثلاً شکار و شکارچی یا بهطور غیر مستقیم مثلاً رقابت بر سر منابع غذایی باشد علاوه بر این جمعیت و محیط نیز با یکدیگر ارتباط دارند به طوری که قدرت محیط در تأمین منابع غذایی بر اندازه جمعیتها مؤثر است. معمولاً در یک جمعیت خزانه ژنی یکسان است. اندازه جمعیت تحت تأثیر عوامل مختلفی میتواند تغییر کند. اگر تعداد افرادی که متولد میشوند بیشتر از افرادی که میمیرند باشد جمعیت افزایش و اگر تعداد افرادی که میمیرند بیشتر باشد جمعیت کاهش میابد.
-
27. بهره وری چیست؟
بهره وری از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف میشود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: اثربخشی به همراه کارایی». به دیگر سخن، بهرهوری عبارت است از بهدست آوردن حداکثر سودِ ممکن با بهرهگیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه. بهرهوری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام میشده اطلاق میشود.
میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهرهوری» را فردی به نام «کوئیزنی» در سال ۱۷۷۶ (میلادی) بهکار بُرد. بیش از یک قرن بعد، یعنی در سال ۱۸۳۳ (میلادی)، فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. باید توجه داشت که واژهٔ بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت، ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این مادهٔ ارزشمند گسترش یافتهاست. به نظر میرسد که بهترین تعریف برای بهرهوری، بهدستآوردن حداکثر سود ممکن و استفاده از نیروی بهینه در مقابل هزینه صرف شده باشد.
عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری
بهطورکلّی عوامل مؤثر برای افزایش سطح بهرهوری را میتوان چنین برشمرد : بهبود کیفی عامل کار، با توجه به اینکه نیروی انسانی مهمترین عامل در بهبودی بهرهوری است، لذا میتوانند با بهکارگیری نکات ذیل موجبات ارتقای بهرهوری را فراهم نمایند.- بهبود روابط حاکم بین مدیر و کارکنان
- بهبود در بهکارگیری رهاوردهای فنّاورانه
- توجه و اصلاح عوامل محیطی
- نوآوری و خلاقیت و امکان بروز آن توسط کارکنان
سازمان ملی بهره وری ایران
سازمان ملی بهرهوری ایران به عنوان یک نهاد حاکمیتی مسئولِ برنامهریزی، سیاستگذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهرهوری همه فعالان اقتصادی و عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و خاک، و تهیه و تدوین شاخصهای استاندارد بهرهوری به ویژه بهرهوری سبز، ارتقای بهرهوری در تمامی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دولتی و غیردولتی در چارچوب قوانین و سیاستها و اسناد بالادستی است .
-
28. سن بازنشستگی مردان چیست؟
اگر ۳۵ سال سابقه بیمه داشته باشید، بدون محدودیت سنی میتوانید بازنشسته شوید.
اگر حداقل ۵۰ سال سن و حداقل ۳۰ سال سابقه بیمه داشته باشید، میتوانید بازنشسته شوید.
اگر حداقل ۶۰ سال سن و حداقل ۱۰ سال سابقه بیمه داشته باشید، میتوانید بازنشسته شوید.
اگر حداقل ۶۰ سال سن و حداقل یک سال سابقه بیمه داشته باشید، میتوانید با خرید الباقی سابقه مورد نیاز خود تا ۱۰ سال از سازمان تامین اجتماعی، سابقه بیمه خود را به ۱۰ سال رسانده و بازنشسته شوید.
توجه داشته باشید برای محاسبه تعداد سال سابقه بیمه تفاوتی بین پرداخت حق بیمه از طرف کارفرما با بیمه رانندگان، بیمه کارگران ساختمانی، بیمه قالیبافی، بیمه اختیاری، مشاغل آزاد، هنرمندان، خبرنگاران و سایر بیمههای خویش فرما نمیباشد و کلیه سالهای پرداخت حق بیمههای فوق به عنوان تعداد سال سابقه بیمه در نظر گرفته میشود. همچنین مدت زمان استفاده از بیمه بیکاری، مرخصی زایمان و استعلاجی نیز به عنوان سابقه بیمه در نظر گرفته میشود.
شایان ذکر است آقایانی که دارای سابقه مشاغل سخت هستند، به ازای هر سال سابقه، ۱.۵ سال سابقه محاسبه میشود. همچنین شرایط خاص بازنشستگی برای افرادی که جانباز و یا معلول میباشند نیز وجود دارد. -
29. سن بازنشستگی زنان چیست؟
اگر ۳۵ سال سابقه بیمه داشته باشید، بدون محدودیت سنی میتوانید بازنشسته شوید.
اگر ۴۲ سال سن و حداقل ۲۰ سال سابقه کار دارید که بیمه آن پرداخت شده است، به شرط آنکه در جایی استخدام باشید و بیمه شما پرداخت شود، میتوانید بازنشسته شوید.
اگر حداقل ۴۵ سال سن و حداقل ۳۰ سال سابقه بیمه داشته باشید، میتوانید بازنشسته شوید.
اگر حداقل ۵۵ سال سن و حداقل ۱۰ سال سابقه بیمه داشته باشید، میتوانید بازنشسته شوید.
اگر حداقل ۵۵ سال سن و حداقل یک سال سابقه بیمه داشته باشید، میتوانید با خرید الباقی سابقه مورد نیاز خود تا ۱۰ سال از سازمان تامین اجتماعی، سابقه بیمه خود را به ۱۰ سال رسانده و بازنشسته شوید.
شایان ذکر است بانوانی که دارای سابقه مشاغل سخت هستند، به ازای هر سال سابقه، ۱.۵ سال سابقه محاسبه میشود. همچنین شرایط خاص بازنشستگی برای افرادی که جانباز و یا معلول میباشند نیز وجود دارد.
توجه داشته باشید برای محاسبه تعداد سال سابقه بیمه تفاوتی بین پرداخت حق بیمه از طرف کارفرما با بیمه زنان خانهدار، بیمه قالیبافی، بیمه اختیاری، مشاغل آزاد، هنرمندان، خبرنگاران و سایر بیمه خویشفرما نمیباشد و کلیه سالهای پرداخت حق بیمههای فوق به عنوان تعداد سال سابقه بیمه در نظر گرفته میشود. همچنین مدت زمان استفاده از بیمه بیکاری، مرخصی زایمان و استعلاجی نیز به عنوان سابقه بیمه در نظر گرفته میشود . -
30. دستمزد چیست؟
حقوق و دستمزد به معنی پرداخت هزینه ای است که در قبال فعالیت پرسنل هر شرکت به آن ها پرداخت می شود . کارفرمایان برای جبران وقت و زحمات افراد خود مبلغی را به عنوان دستمزد و حقوق به آن ها پرداخت می کنند . این تعریف در بسیاری از کشورهای دنیا استفاده می شود.
عوامل موثر بر حقوق و دستمزد
برای محاسبه کردن حقوق و دستمزد هر فرد در جایگاه های متفاوت شغلی عوامل مختلفی بررسی می شوند که برخی از آن ها داخلی و برخی خارجی هستند . عوامل خارجی مثل وضعیت کنونی اقتصادی ، مکان یا کبود مهارت خاص در یک صنعت . عوامل داخلی مثل تجربه ، مهارت های شغلی ، مدارک تحصیلی و سختی وپیچیدگی جایگاه شغلی.لیست حقوق چیست
لیست حقوق مبلغی است که در عوض میزان مشخصی کارکرد (هفتگی یا ماهانه یا حتی روزانه) به کارگران و کارمندان پرداخت می شود . لیست حقوق در واقع بدهکاری ای است که شرکت نسبت به خدماتی که پرسنل در بازه زمانی مشخص و تاریخ مشخص ارائه کرده اند دارد و باید پرداخت شود.
تفاوت دستمزد اسمی و واقعی : دستمزد به دو دسته ی اسمی و واقعی تقسیم می شود که در ادامه مفهوم هر کدام بررسی خواهد شد.
دستمزد واقعی
آن طور که در تعاریف آمده است ، دستمزد واقعی نسبت دستمزد اسمی به سطح کلی و عمومی قیمت هاست. به بیانی دیگر دستمزد واقعی بیانگر قدرت خرید فرد است.دستمزد اسمی
مقدار کلی دستمزد و پولی است که به فرد (نیروی کار) پرداخت می شود. -
31. حداقال دستمزد چیست؟
حداقل دستمزد کمترین اجرتی ست که کارفرمایان باید قانوناً به کارگران بپردازند. بهطور معادل، کمترین دستمزدی است که کارگران کارشان را در ازای آن میفروشند. گرچه قوانین مختلفی در خصوص آن اکنون در حال اجرا ست، دیدگاههای مختلفی دربارهٔ مزایا و معایب آن وجود دارد . حامیان آن میگویند استاندارد زندگی کارگران را زیاد، فقر و نابرابری را کم میکند و کار و پیشه را را مجبور به کارامد تر شدن میکند.مخالفینش میگویند اگر زیادی بالا باشد، بیکاری را زیاد میکند خصوصاً بین کارگران کم بازده به دلیل بیتجربگی یا ناتوانی زین رو به کارگران کم مهارت ضرر میزند و برخی گروهها را از بازار کار حذف میکند و ممکن است از دیگر راهها کاهش فقر کم کارامد تر و آسیب زننده تر باشد.
قوانین حداقل دستمزد معمولاً خلاف معیار کاهش فقر تشخیص داده شدهاند.قوانین حداقل دستمزد در بیشتر زمینههای اشتغال با پرداختی کم کارگران را تحتالشعاع قرار میدهند.
حمایت از حداقل دستمزد در بین اقتصاددانان کمتر از عموم است. با وجود دههها پژوهش اقتصادی و آزمایش، مباحثات در خصوص هزینهها و منفعتهای حداقل دستمزد تا به امروز ادامه دارد.
بر اساس ماده 42 قانون کار، پرداخت حداقل دستمزد باید به صورت نقدی باشد، و پرداخت های غیر نقدی مازاد بر این میزان می باشد.قانون کار در مورد حداقل دستمزد
قانون کار و امور اجتماعی، دارای جنبه های مختلفی می باشد و اصلی ترین مرجع برای اختلافات کارگری و تعیین کمترین میزان دستمزد هر ساله است. بر اساس این قانون، کارفرما موظف است که میزان تعیین شده در حدود قانون را به کارگران پرداخت کند.
بر اساس ماده 41 قانون کار، شورای عالی کار می بایست که هر ساله نسبت به تعیین مبلغ حداقل دستمزد اقدامات لازم را انجام دهد. این شورا باید درصد تورمی را که از طرف مراجع رسمی و بانک مرکزی اعلام می شود را کاملا در نظر بگیرد. اگر چنانچه میزان تورم بالا باشد، به نسبت همان شیب تورم، میزان دستمزد برای سال بعد افزایش می یابد. البته در مورد تورم باید بدانید که نرخ اعلام شده تورم از سمت نهادهای رسمی با نرخ عموم شهروندان از نظر ذهنی، کاملا متفاوت می باشد. نرخ اعلام شده حداقل دستمزد بر اساس این معیار است که، مبلغی باشد که یک خانواده ایرانی با تعداد متوسط را تامین کند.عوامل تعیین کننده حداقل دستمزد
دولت ها تضمین کننده حداقل دستمزد مصوب قانونی می باشند و در تعیین این میزان مشارکت مستقیم دارند. رایج ترین روش در این قانون، مشورت و مشارکت طرفین کاری از طریق کمیسیون های سه جانبه تعیین دستمزد، هیات های مشخص کننده و دیگر نهادهای دارای صلاحیت می باشد. این عوامل تعیین کننده حداقل دستمزد به شرح ذیل می باشد:
- حداقل دستمزد به صورت قانونی و به وسیله دولت می باشد.
- به صورت توافقی در بین اتحادیه های کارگری و کارفرمایی مشخص می شود.
- یه صورت توافقات جمعی و سه جانبه می باشد.
چه کسانی میتوانند حداقل دستمزد را دریافت کنندقانون حداقل دستمزد به این صورت است که، بین کارفرما و کارگر باید بیشتری بهره وری و کارآیی را در یک رابطه داشته باشد و توانایی حمایت یکسان و برابر تمامی کارگران زن، جوان و مهاجر را داشته باشد. گروه های ذکرشده در ذیل مشمول و واجد شرایط حداقل دستمزد می باشند:
- مشاغل خانگی
- کارگران با مشاغل غیر استاندارد
- مشاغل غیر رسمی
- مشاغل دولتی
- مشاغل کشاورزی
- کارگران دارای معلولیت
-
32. نرخ تورم چیست؟
تورم به معنی بزرگ شدن بیمحتواست. زمانی که ظرفی در عین خالی بودن، ورم کرده باشد، میگوییم تورم دارد یا متورم شده است. در علم اقتصاد نیز به همین ترتیب پدیده تورم را میشناسند. پدیده تورم در اقتصاد هم ناشی از ورم غیر محتوایی است. به این معنی که سطح عمومی قیمتها بدون پشتوانه و بیتعادل در طول یک زمان مشخص افزایش داشته است. تورم میتواند ناشی از بر هم خوردن تعادل میان موجودی کالا در جامعه با نقدینگی یا پول در گردش در جامعه باشد. به بیان دیگر زمانی که کالا برای عرضه کم باشد، میتوان آن را به هر قیمتی فروخت در نتیجه جدا از ارزش واقعی آن کالا، قیمتش متورم شده و این فاصله بین قیمت واقعی و قیمت فروش کالا، تورم نامیده میشود.
اقتصاددانان معمولا دو دلیل عمده برای تورم ذکر میکنند:- کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل
- رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی یا همان رشد نقدینگی
به این ترتیب میتوان تورم را پدیدهای دانست که ناشی از عدم تناسب بین حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالا بوجود میآید. به این ترتیب هر چه میزان تورم بیشتر شود، قدرت خرید یک واحد پول، کاهش خواهد یافت.
برای مثال در نظر بگیرید که یک کالا برای فروش به ۱۰ نفر عرضه شده است. هر یک از این ۱۰ نفر برای خرید کالای مورد نظر، پیشنهاد قیمتی دارند. اما اگر تعداد کالا افزایش نداشته ولی مشتریان به ۱۰۰ نفر برسد، طبیعی است که فروشنده کالا را به کسی میفروشد که بیشترین قیمت پیشنهادی را دارد که مسلم است با ارزش واقعی آن کالا فاصله خواهد داشت.
این مثال نشان میدهد که وقتی تعداد مشترهای زیاد، در برابر کالای کم قرار میگیرند، تورم ایجاد شده و قیمتها بالا میرود.
تغییرات نسبی در شاخص قیمت که معمولا شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) یا Consumer Price Index است. نرخ تورم ممکن است از طریق محاسبه قیمت هفتگی، ماهانه و سالانه برای یک سبد کالای پایه حاصل شود. این سبد که به عنوان سبد پایه و شاخص کالا شناخته میشود، هر چند سال یکبار مورد بازنگری قرار میگیرد.
براساس استانداردهای جهانی، مرجع تعیین سبد کالای پایه و همچنین محاسبه و اعلام نرخ تورم، بانک مرکزی هر کشور است. اداره آمارهای اقتصادی در بانک مرکزی ایران مسئول تهیه شاخص نرخ تورم و مصادیق سبد کالا است. از سال ۱۳۳۸ تعیین اقلام این سبد کالا آغاز شده و آخرین بار در سال 1383 بازنگری روی آن صورت گرفته است. به این ترتیب در سبد کالای پایه 359 قلم کالا و خدمات در 75 شهر منتخب کشور مورد بررسی قرار گرفت و به 12 گروه کالایی تقسیم شد.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرف کننده، معیاری برای سنجش تغییرات قیمت کالاها و خدماتی است که توسط خانوارها به مصرف میرسد. از این شاخص به عنوان معیاری برای اندازهگیری سطح کلی قیمت کالا و خدمات استفاده شده و یکی از بهترین معیارها برای نمایش تغییر قدرت خرید پول داخلی هر کشور محسوب میشود.
نکته: این شاخص به صورت نسبی محاسبه شده و دارای واحد نیست. بنابراین با تغییر واحد پولی، تغییر نخواهد کرد. برای مثال اگر نرخ تورم را براساس شاخص CPI بر حسب ریال محاسبه کنیم، با نرخ تورم که به کمک شاخص CPI با واحد تومان اندازهگیری شده است، یکسان خواهد بود.مقاطع اندازهگیری نرخ تورم نیز بطور معمول به سه طبقه یا گروه تقسیم میشود.
- نرخ تورم نقطه به نقطه
- نرخ تورم سال به سال پایه
- نرخ تورم متوسط سالانه
نرخ تورم نقطه به نقطه
نرخ تورم نقطه به نقطه، بوسیله درصد تغییرات شاخص CPI در یک مقطع زمانی نسبت به مقطع دیگر، اندازهگیری میشود. برای مثال میتوان، نرخ تورم در ماه اردیبهشت در سال ۱۳۹۸ را نسبت به خرداد همان سال بدست آورد. برای این کار کافی است که مقدار شاخص CPI را در ماه اردیبهشت از ماه خرداد کم کرده و حاصل را بر شاخص CPI اردیبهشت ماه تقسیم کنیم. همچنین ممکن است نرخ تورم نقطه به نقطه تیرماه را در دو سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۷ بدست آوردیم. برای انجام این کار کافی است که تغییرات شاخص CPI را در این دو ماه در نظر گرفته و نسبت تغییرات را محاسبه کنیم.
نکته: در شاخص نرخ تورم نقطه به نقطه، مقاطع زمانی بین دو نقطه در نظر گرفته نمیشوند و هر گونه تغییر در این بین نادیده گرفته میشود.
نرخ تورم سال به سال پایه
ممکن است نرخ تورم را براساس شاخص CPI یک سال نسبت به یک سال پایه در نظر گرفت. به این ترتیب مشخص میشود که میزان تورم نسبت به یک سال خاص چقدر است. باز هم کافی است که شاخص CPI سال پایه را از سال جاری کسر کنیم و حاصل را بر سال پایه تقسیم کنیم.
متوسط نرخ تورم سالانه
اگر متوسط نرخ تورم ماهانه را در یک سال در نظر بگیریم، متوسط (میانگین هندسی) این نرخها را به عنوان متوسط نرخ تورم سالانه در نظر میگیرند. این امر کمک میکند که بتوان متوسط نرخ تورم در یک سال را با متوسط نرخ تورم سال دیگر مقایسه کرد.
نکته: از آنجایی که نرخ تورم به صورت درصدی است، میانگین مقادیر آن باید توسط میانگین هندسی محاسبه شود. از طرفی مشخص است که نرخ تورم ماهانه در یک سال بر اساس تغییرات ماه به ماه شاخص CPI صورت میگیرد.
-
32. نرخ تورم چیست؟
تورم به معنی بزرگ شدن بیمحتواست. زمانی که ظرفی در عین خالی بودن، ورم کرده باشد، میگوییم تورم دارد یا متورم شده است. در علم اقتصاد نیز به همین ترتیب پدیده تورم را میشناسند. پدیده تورم در اقتصاد هم ناشی از ورم غیر محتوایی است. به این معنی که سطح عمومی قیمتها بدون پشتوانه و بیتعادل در طول یک زمان مشخص افزایش داشته است. تورم میتواند ناشی از بر هم خوردن تعادل میان موجودی کالا در جامعه با نقدینگی یا پول در گردش در جامعه باشد. به بیان دیگر زمانی که کالا برای عرضه کم باشد، میتوان آن را به هر قیمتی فروخت در نتیجه جدا از ارزش واقعی آن کالا، قیمتش متورم شده و این فاصله بین قیمت واقعی و قیمت فروش کالا، تورم نامیده میشود.
اقتصاددانان معمولا دو دلیل عمده برای تورم ذکر میکنند:- کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل
- رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی یا همان رشد نقدینگی
به این ترتیب میتوان تورم را پدیدهای دانست که ناشی از عدم تناسب بین حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالا بوجود میآید. به این ترتیب هر چه میزان تورم بیشتر شود، قدرت خرید یک واحد پول، کاهش خواهد یافت.
برای مثال در نظر بگیرید که یک کالا برای فروش به ۱۰ نفر عرضه شده است. هر یک از این ۱۰ نفر برای خرید کالای مورد نظر، پیشنهاد قیمتی دارند. اما اگر تعداد کالا افزایش نداشته ولی مشتریان به ۱۰۰ نفر برسد، طبیعی است که فروشنده کالا را به کسی میفروشد که بیشترین قیمت پیشنهادی را دارد که مسلم است با ارزش واقعی آن کالا فاصله خواهد داشت.
این مثال نشان میدهد که وقتی تعداد مشترهای زیاد، در برابر کالای کم قرار میگیرند، تورم ایجاد شده و قیمتها بالا میرود.
تغییرات نسبی در شاخص قیمت که معمولا شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) یا Consumer Price Index است. نرخ تورم ممکن است از طریق محاسبه قیمت هفتگی، ماهانه و سالانه برای یک سبد کالای پایه حاصل شود. این سبد که به عنوان سبد پایه و شاخص کالا شناخته میشود، هر چند سال یکبار مورد بازنگری قرار میگیرد.
براساس استانداردهای جهانی، مرجع تعیین سبد کالای پایه و همچنین محاسبه و اعلام نرخ تورم، بانک مرکزی هر کشور است. اداره آمارهای اقتصادی در بانک مرکزی ایران مسئول تهیه شاخص نرخ تورم و مصادیق سبد کالا است. از سال ۱۳۳۸ تعیین اقلام این سبد کالا آغاز شده و آخرین بار در سال 1383 بازنگری روی آن صورت گرفته است. به این ترتیب در سبد کالای پایه 359 قلم کالا و خدمات در 75 شهر منتخب کشور مورد بررسی قرار گرفت و به 12 گروه کالایی تقسیم شد.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرف کننده، معیاری برای سنجش تغییرات قیمت کالاها و خدماتی است که توسط خانوارها به مصرف میرسد. از این شاخص به عنوان معیاری برای اندازهگیری سطح کلی قیمت کالا و خدمات استفاده شده و یکی از بهترین معیارها برای نمایش تغییر قدرت خرید پول داخلی هر کشور محسوب میشود.
نکته: این شاخص به صورت نسبی محاسبه شده و دارای واحد نیست. بنابراین با تغییر واحد پولی، تغییر نخواهد کرد. برای مثال اگر نرخ تورم را براساس شاخص CPI بر حسب ریال محاسبه کنیم، با نرخ تورم که به کمک شاخص CPI با واحد تومان اندازهگیری شده است، یکسان خواهد بود.مقاطع اندازهگیری نرخ تورم نیز بطور معمول به سه طبقه یا گروه تقسیم میشود.
- نرخ تورم نقطه به نقطه
- نرخ تورم سال به سال پایه
- نرخ تورم متوسط سالانه
نرخ تورم نقطه به نقطه
نرخ تورم نقطه به نقطه، بوسیله درصد تغییرات شاخص CPI در یک مقطع زمانی نسبت به مقطع دیگر، اندازهگیری میشود. برای مثال میتوان، نرخ تورم در ماه اردیبهشت در سال ۱۳۹۸ را نسبت به خرداد همان سال بدست آورد. برای این کار کافی است که مقدار شاخص CPI را در ماه اردیبهشت از ماه خرداد کم کرده و حاصل را بر شاخص CPI اردیبهشت ماه تقسیم کنیم. همچنین ممکن است نرخ تورم نقطه به نقطه تیرماه را در دو سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۷ بدست آوردیم. برای انجام این کار کافی است که تغییرات شاخص CPI را در این دو ماه در نظر گرفته و نسبت تغییرات را محاسبه کنیم.
نکته: در شاخص نرخ تورم نقطه به نقطه، مقاطع زمانی بین دو نقطه در نظر گرفته نمیشوند و هر گونه تغییر در این بین نادیده گرفته میشود.
نرخ تورم سال به سال پایه
ممکن است نرخ تورم را براساس شاخص CPI یک سال نسبت به یک سال پایه در نظر گرفت. به این ترتیب مشخص میشود که میزان تورم نسبت به یک سال خاص چقدر است. باز هم کافی است که شاخص CPI سال پایه را از سال جاری کسر کنیم و حاصل را بر سال پایه تقسیم کنیم.
متوسط نرخ تورم سالانه
اگر متوسط نرخ تورم ماهانه را در یک سال در نظر بگیریم، متوسط (میانگین هندسی) این نرخها را به عنوان متوسط نرخ تورم سالانه در نظر میگیرند. این امر کمک میکند که بتوان متوسط نرخ تورم در یک سال را با متوسط نرخ تورم سال دیگر مقایسه کرد.
نکته: از آنجایی که نرخ تورم به صورت درصدی است، میانگین مقادیر آن باید توسط میانگین هندسی محاسبه شود. از طرفی مشخص است که نرخ تورم ماهانه در یک سال بر اساس تغییرات ماه به ماه شاخص CPI صورت میگیرد.
-
33. قیمت مصرف کننده چیست؟
قیمت مصرفکننده یا CPI یک شاخص اقتصادی مهم است که بهطور منظم توسط اقتصادهای بزرگ منتشر میشود که بامطالعه آن میتوان رشد اقتصادی و سطوح تورم فعلی را بررسی کرد. دادههای تورمی مورد مطالعه در شاخص CPI، بهصورت قدرت خرید و افزایش قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد نمود پیدا میکند که میتواند بر سیاستهای پولی یک کشور تاثیرگذار باشد.
شاخص قیمت مصرفکننده با میانگینگیری تغییرات قیمتها برای هر محصول در یک سبد از پیش تعیینشده کالاهای مصرفی شامل مواد غذایی، انرژی و خدماتی (شامل مراقبتهای پزشکی) محاسبه میشود . شاخص CPI به دلیل تأثیر در سیاست پولی و بهنوبه خود نرخ بهره، یک شاخص مفید برای معامله گران فارکس محسوب میشود (گفتنی است نرخ بهره خود تأثیر مستقیمی بر قدرت ارز دارد). در ادامه به بررسی نحوه تفسیر دادههای CPI از دیدگاه یک معاملهگر خواهیم پرداخت.
قیمت مصرفکننده ، معیاری برای اندازهگیری تغییر در قیمت میانگین کالا و خدمات مصرفی یک خانوار متوسط است. این شاخص نشاندهنده تورمی است که مصرفکنندگان در زندگی روزمره خود احساس میکنند . سرمایهگذاران توجه ویژهای به سیپیآی دارند و از آن برای پیشبینی قیمت داراییهای حساس به تورم، مانند اوراق قرضه و کالاهای اقتصادی استفاده میکنند .تاریخهای انتشار CPI
معمولا CPI بهصورت ماهیانه منتشر میشود اما در بعضی کشورها همچون نیوزلند و استرالیا به صورت فصلی منتشر میشود. برخی کشورها مثل آلمان نتایج را بهصورت سالیانه منتشر میکنند. اداره آمار کار آمریکا از سال ۱۹۱۳ شاخص قیمت مصرفکننده را بهصورت ماهیانه گزارش میکند .
-
34. گردش سرمایه چیست؟
داراییهای جاری داراییهایی هستند که در طی سال مالی جاری، نقد میشوند؛ مانند پول نقد، سرمایهگذاری کوتاهمدت. موجودی انبار هم درصورتیکه در افق زمانی کوتاهمدت قابلفروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه داراییهای جاری طبقهبندی میشود. حسابهای دریافتنی (مطالباتی که در کوتاهمدت بتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیق از آنها موجود نباشد) هم، شکل دیگری از داراییهای جاری محسوب میشوند. یک شرکت علاوه بر داراییهای جاری، بدهیهای جاری هم دارد. بدهیهای جاری، بدهیهایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی موردنظر ما، قابلتبدیل به پول نقد باشند. اگر بدهیهای جاری از داراییهای جاری یک شرکت کسر گردد، سرمایه در گردش خالص به دست میآید. به عبارت بهتر، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی داراییهای نقد یک شرکت است .
سرمایه در گردش برای شناخت وضعیت مالی و نقدینگی یک کسب و کار از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از دلایل عمدهای که سرمایهگذاران جدی و حرفهای میخواهند ترازنامه مالی یک شرکت را مطالعه کنند، این است که بدانند شرکت چقدر سرمایه در گردش دارد و وضعیت فعلی آن چگونه است؟ سرمایه در گردش، حقایق زیادی را در مورد وضعیت مالی یک کسبوکار و موقعیت نقدینگی کوتاهمدت بیان میکند. این نسبت، تقریباً از هر نسبت مالی یا محاسبات ترازنامهای دیگر قابلاعتمادتر است، چراکه به شما میگوید که اگر یک شرکت همهی منابع مالی کوتاهمدت خود را برای پرداخت همهی بدهیهای کوتاهمدت خود استفاده کند، چه چیزی بعدازآن باقی میماند. همچنین محاسبه آن از سایر محاسبات مالی آسانتر است و بهآسانی میتوان به شمای کلی شرکت دستیافت. این دقیقاً همان چیزی است که همه مدیران و سرمایهگذاران در جستجوی آن هستند؛ زیرا در یک نگاه میتوانند چندین نکته را متوجه شوند. در ادامه به مزیتها و کاربردهای این نسبت میپردازیم.
اگر سایر عوامل را برابر فرض کنیم، یک شرکت هرچه سرمایه در گردش بیشتری داشته باشد، کمتر دچار فشارهای مالی میشود؛ اما ازدیاد این نسبت نیز ممکن است باعث کاهش درآمدها شود . اگر هیئتمدیره تصمیم بگیرد که مبلغی از این سرمایه را به شکل سود سهام یا بازخرید سهام توزیع کند، سرمایهگذاران ممکن است راضیتر باشند. همانطور که میدانیم، توانایی پوشش بدهیها یکی از بزرگترین چالشهای هر کسبوکاری است. بهطورکلی، یک شرکت باید بهاندازه کافی سرمایه در گردش در اختیار داشته باشد تا همه مطالبات و هزینههای خود را برای یک سال پرداخت کند. با دانستن این موضوع، میفهمیم آیا یک شرکت منابع لازم را جهت گسترش داخلی در اختیار دارد یا اینکه باید به سراغ بانک یا بازارهای مالی بروند تا بتوانند بودجه بیشتر به دست آورند.
درواقع، سرمایه در گردش معیاری برای میزان کارآمدی شرکت بهحساب میآید. ما با محاسبه نسبت سرمایه در گردش (نسبت جاری) که از تقسیم داراییهای جاری به بدهیهای جاری به دست میآید، میتوانیم توان شرکت برای پوشش بدهیهای کوتاهمدت آن را بفهمیم. نسبت سرمایه در گردش کمتر از یک، نشاندهنده سرمایه در گردش خالص منفی است و میزان بدهیهای جاری شرکت بیشتر از داراییهای آن است. این موضوع به اعتباردهندگان و سرمایهگذاران هشدار میدهد که شرکت مذکور، برای سرمایهگذاری مناسب نیست. پایین بودن این نسبت میتواند دلایل زیادی داشته باشد؛ مثلاً کاهش فروش یا افزایش فروشهای اعتباری نسبت به نقدی میتواند نقد شوندگی شرکت را تهدید کند و توان آن را در پوشش بدهیها کاهش دهد. یکی از مزیتهای عمده بررسی این مفهوم، پیشبینی بحرانهای مالی است. حتی شرکتی که دارایی ثابت زیادی دارد، اگر نتواند بهموقع بدهیهای خود را بپردازد و از نقدینگی خود بهره ببرد، بهزودی ورشکست خواهد شد . -
35. حساب جاری چیست؟
حساب جاری یک حساب قابل برداشت است که ابزار اصلی برداشت از آن، دستهچکی است که بانک بهنام شما صادر میکند. شما میتوانید با نوشتن مبلغ و تاریخ مشخص روی هر برگه چک، امکان برداشت از حساب را، با مشخصات موردنظرتان برای دیگران فراهم کنید. ماهیت این حساب، قرضالحسنه است و به موجودی آن سودی تعلق نمیگیرد . حساب جاری، که از جمله کاربردیترین حسابهای سیستم بانکی است.
مزایای حساب جاری :
۱- مهمترین مزیت حساب جاری این است که دارندهی این حساب قادر است هر زمان که بخواهد درخواست دسته چک بدهد.
۲- در حساب جاری، میتوان واریزها و برداشتهای متعددی داشت. اما در سایر حسابها، محدودیتهایی در واریزها و برداشتها وجود دارد.
۳- مزیت دیگر این نوع حساب این است که امکان ارائهی خدمات چند حساب متفاوت، مثلاً حسابهای دانشجویی، حسابهای تجاری، مشترک و … را به طور همزمان دارا میباشد.
۴- دیگر مزیت خوبی که این نوع حساب دارد این است که دارندهی آن میتواند از یکی از گزینههای حساب به عنوان حساب پشتیبان استفاده کند. فیالمثل، دارنده میتواند از یک حساب پسانداز به مثابهی یک پشتیبان برای حساب جاری خود استفاده کند تا هر زمان که موجودی حساب جاری او کافی نبود بتواند از حساب پشتیبان استفاده نماید.
چند نکته :
- دارندهی حساب جاری، میتواند علاوه بر دسته چک از کارت بانکی نیز برخوردار باشد.
- امکان باز کردن این نوع حساب به شکل حقوقی و شرکتی وجود دارد.
- دارندهی حساب جاری میتواند از بانکداری اینترنتی و یا همراه بانک نیز استفاده کند.
-
36. صادرات چیست؟
صادرات در لغت به معنای انتقال کالا یا ارسال و فرستادن کالا از جایی به جای دیگر چه در داخل کشور و یا از داخل به خارج کشور، که در گمرک منظور از صادرات خروج کالا از قلمرو گمرکی کشور موردنظر است . همچنين به هر شخص حقیقی و یا حقوقی که دارای کارت بازرگانی و یا مجوز وزارت بازرگانی بوده و اقدام به صدور کالا نماید صادرکننده اطلاق میشود. صادرات از نظر خروج کالا از کشور به دو دسته صادرات قطعی وصادرات موقت تقسيم مي شود.
لازم به ذکر است که صادرات قطعی عبارتست از ارسال کالا به خارج از قلمرو گمرکی کشور به منظور فروش یا مصرف در کشورهای خارجی ،صادرات قطعی از پرداخت حقوق گمرکی و سود بازرگانی و عوارض و مالیات معاف می باشد ولیکن مشمول هزینه های گمرکی است.
برای صدور کالا از کشور قبل از هر چیز تهیه مدارک و اخذ مجوزهایی لازم است. صادرکننده کالا باید با در دست داشتن این اسناد و مدارک به گمرک محل صدور کالا مراجعه نماید. اسنادی که برای مراجعه به گمرک لازم است شامل: کارت بازرگانی صادرکننده و مجوز صدور (حسب مورد) و صورت عدلبندی همچنين گواهی بهداشت (حسب مورد درخواست خریداران) ونيز گواهی قرنطینه دامی و نباتی (حسب مورد درخواست خریداران) و گواهی استاندارد (حسب مورد) و معرفینامه یا وکالتنامه اظهارکننده کالا به گمرک است.
صادرکننده کالا پس از تهیه مدارک لازم، می بایست کالا را به گمرک محل صدور حمل و پس از صدور قبض انبار، اظهارنامه صادراتی را در چهارنسخه تنظیم و تسلیم گمرک نماید که یک نسخه آن به منزله پروانه صادرات محسوب می گردد. در مواردی با تقاضای صاحب کالا و موافقت گمرک، عملیات ارزیابی و انجام تشریفات گمرکی کالای صادراتی را می توان در خارج از اماکن گمرکی انجام داد . -
37. بدهی خارجی چیست؟
بدهی خارجی به مجموعه تعهدات ایجاد شده در نتیجه گشایش اعتبار اسنادی تسهیلات دریافتی از بانک جهانی و سایر سازمان ها و نهادهای بین المللی و البته تامین مالی پروژه ها از طریق فاینانس، پیش فروش نفت و اوراق قرضه بین المللی گفته میشود.
-
38. واردات چیست؟
واردات به کالاهایی که در کشور یا کشورهایی ساخته یا فراهم شده و از راه تجاری به یک کشور دیگر وارد گردد، واردات گفته میشود. معمولاً چون تهیهٔ پارهای کالا برای برخی کشورها امکانپذیر نبوده یا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نمیباشد، لذا آنان با استفاده از کالاهای وارداتی نیازمندیهای خود را تأمین میکنند. شرایط جوی و وضع آب و هوا از جمله عوامل تعیینکننده ضرورت و میزان واردات است. مثلاً چون رشد و نمو گیاهان و میوههای گرمسیری یا استوائی برای کشورهای مناطق معتدله یا سردسیر امکانپذیر نیست، بنابراین با وارد کردن اینگونه میوهها، نیازمندی ساکنان این کشورها را تأمین میکنند. مسئله تخصص، کارگر و قابلیت زمین نیز از جمله عوامل مؤثر در میزان واردات است. غالب کشورها در برابر واردات، کالاهایی را که در داخل تهیه میکنند به کشورهای دیگر نیز صادر مینمایند، و سعی میکنند تا میان واردات و صادرات حداقل، تعادل مناسبی برقرار باشد و کوشش میکنند صادراتشان بر وارداتشان فزونی گیرد. بهطور کلی اقتصاد سالم و معقول آن است که صادرات بر واردات فزونی داشته باشد.
مراحل واردات کالا در شرکتهای واردکننده
شرکتهای واردکننده بایستی اشراف کافی به قوانین و مقررات صادرات و واردات به کشور داشته باشند. اشراف به قوانین واردات کالا به ایران در حوزه تخصص شرکتهای خدمات بازرگانی میباشد. در ابتدای امر تولیدکننده، بازرگان، شرکت واردات یا خریدار بنا به دلایل و شرایطی که دارد، نیازی را در بازار احساس میکند و متوجه میشود که میتواند با استفاده از روابط یا با استفاده از مشتریهای خود کالای مدنظر را به بازار موجود وارد و از منافع آن بهره ببرد. یا بنا به نیاز سنجی و امکانسنجیها در شرکتهای تولیدی و تحقیقات بازار (market research) یا شم تجاری بازرگان تشخیص میدهد که موعد واردات کالایی خاص فرا رسیدهاست. در این حالت مطالعه اندازه بازار مورد نظر و بخشبندی بازار و سهم رقبا از بازار، شناخت میزان تقاضا و مصرف و درک ضرورت نیاز مردم به آن کالا پیش از واردات از دیگر کشورها باید مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به درآمد و مصرف سرانه میتوان متوجه شد که مردم به چه اندازه حاضر به پرداخت هزینه برای آن کالای خاص میباشند و این امر در کنار برآورد هزینههای بازرگانی و واردات کالا نهایتاً منجر به برآورد صحیحی از واردات کالا ایجاد مینماید.
در گام بعدی شرکت واردکننده یا تولیدکننده باید تصمیم بگیرد که کالای مورد نظر خود را از کدام کشور مبدأ وارد نماید. البته در خصوص کالاهایی که دارای برند و نام تجاری مشخص هستند کار بازرگان آسانتر است زیرا از قبل مشخص میشود که کدام برند را باید از کدام کشور مبدأ خریداری نمود. به عنوان مثال شرکتهای پتروشیمی اعلام میکنند که به کالای خاصی با نام تجاری و برند معینی نیاز دارند، در این حالت شرکت بازرگانی واردات کالا را با توجه به برند آن از کشور مورد نظر انجام میدهد. این خلاصهای بود از کلیات مراحل واردات کالا در شرکت واردکننده.
حال در صورتی که شرکت صادرات و واردات یا شرکت تولیدی، کشور خاصی را به منظور واردات مد نظر نداشته باشد باید تصمیم گرفت که واردات از کدام کشور چرا و چگونه انجام گردد؟ البته برخی از کالاها دارای برند مبدأ هستند به عنوان مثال شلوار جین با واردات از ترکیه تأمین میشود یا واردات ماشین آلات صنعتی در کارخانههای با سطح تکنولوژی بالا با واردات از آلمان صورت میگیرد، یا واردات شیرآلات و صنایع پمپسازی با واردات از ایتالیا انجام میشود. به عنوان مثال در صورتی که کسی تمایل به واردات اسباب بازی داشته باشد میبایست واردات خود را از شانتو چین انجام دهد. شرکت ترخیص کالا میتواند اطلاعات و دادههای دقیق را در خصوص واردات کالا اعم از واردات کالا از چین، واردات کالا از ترکیه، واردات کالا از اروپا و … را به مشتریان خود بدهد به گونهای کدام کالا را از کدام مبدأ تأمین نماید و پیچیدگیها و منافع هریک ارائه خواهد کرد. -
39. رابطه مبادله چیست؟
جهت تعیین منافع طرفین مبادله به کار برده شد. 1 اصطلاح رابطه مبادله، نخستین بار توسط آلفرد مارشال این رابطه در تشریح مکاتب اقتصادی 2 سده اخیر، به ویژه نظریه های اقتصاد دانان کلاسیک، نئوکلاسیک، اقتصاد دانان توسعه و ساختارگرایان، نقش مهمی رادرابداع وتجزیه وتحلیل تئوریهای اقتصاد بین الملل بر عهده داشته است. در نظریه های اقتصاد بین الملل، رابطه مبادله جایگاه ممتازی دارد و اقتصاد دانانی برله و علیه روند بلندمدت رابطه مبادله در بین کالاهای صنعتی و مواد اولیه و یا در بین کشورهای در حال توسعه وتوسعه یافته، مقالاتی به رشته تحریردرآورده اند.
از دیدگاه اقتصاد دانان جدید رابطه مبادله یکی از مهمترین ابزارهای تجزیه و تحلیل مسائل اقتصاد کلان میباشد، به طوریکه تغییرات رابطه مبادله کشورها اثر مستقیمی بر رفاه آنها دارد. بهبود رابطه مبادله کشورها را قادر میسازد تا در همان سطح درآمدی صادرات بیشتری را خریداری کنند و کاهش رابطه مبادله قدرت خرید کشورها را در بازارهای جهانی کاهش میدهد. این احتمال نیز وجود دارد که شوک های رابطه مبادله به آهسته شدن رشد اقتصادی، بدتر شدن توزیع درآمد وافزایش احتمال بروز بحران های پولی به شدت مخرب منجر شود. شوک های رابطه مبادله، شوک های مالی هستند که همبه طورمستقیم وهم به دلیل ارتباط قوی بین ثبات رابطه مبادله وبی ثباتی آن درفرایندهای پولی ومالی به بی ثباتی دراقتصاد کلان دامن میزنند .
رای رابطه مبادله تعاریف و روابط مختلفی ارائه شده است که میتوان آن تعاریف را در 3 گروه طبقه بندی نمود .- گروه اول از تعاریف نمایانگر رابطه مبادله میان کشورهاست که در این گروه میتوان به و ناخالص رابطه مبادله تهاتری (پایاپای) خالصو رابطه مبادله درآمدیاشاره کرد.
- گروه دوم از تعاریف رابطه مبادله، معطوف به رابطه میان منابع تولیدی است که ازآن جمله میتوان به و رابطه مبادله مضاعف عوامل تولیدی (دوعاملی) رابطه مبادله ساده عوامل تولید (تکعاملی) اشاره کرد.
- گروه سوم ازتعاریف رابطه مبادله،منافع به دست آمده ازتجارت را براساس تحلیل مطلوبیت مورد بررسی ورابطه مبادله مطلوبیت اشاره کرد.
رابطه مبادله تهاتری (پایاپای) خالص
این رابطه مبادله (TOTnb (ساده ترین و متداول ترین نوع رابطه مبادله است که نشان میدهد کشورها به ازای یک واحد از صادرات، چه میزان کالا وارد میکنند. برای محاسبه رابطه مبادله مذکور، شاخص قیمت کالاهای صادراتی (Px (را بر شاخص قیمت کالاهای وارداتی (Pm (تقسیم نموده و عدد به دست آمده را در 100 ضرب مینمایید .
بهبود رابطه مبادله خالص بیانگر آن است که یک کشور با صدور مقادیر مشخصی از کالا میتواند حجم بیشتری از واردات را به دست آورد و تنزل آن نشان دهنده این است که با صدور
مقادیر مشخصی از کالا، حجم کمتری از واردات به دست خواهد آورد. گاهی اوقات از رابطه مبادله خالص، به عنوان شاخص رفاه عمومی استفاده میکنند که میبایست یادآور شد این رابطه شاخص قابل اعتمادی برای این منظور نمی باشد؛ زیرا به عنوان مثال، اگر کشوری در سالی دچار قحطی شود رابطه مبادله ممکن است به زیان آن کشور تغییرنماید و در عین حال ورود مقادیر
فراوانی مواد غذایی و دیگر مایحتاج عمومی میتواند سطح رفاه آن کشور را بهبود دهد. همچنین ممکن است رابطه مبادله خالص تا حدودی رو به وخامت گذارد، اما به دلیل افزایش حجم صادرات کشور و یا کاهش هزینه تولید کالاهای صادراتی رفاه عمومی افزایش یابد .رابطه مبادله تهاتری ناخالص
این رابطه مبادله (TOTg) ،از حاصل نسبت واردات فیزیکی کل یک کشور (Qm) به صادرات فیزیکی کل آن کشور (Qx )به دست میآید . بهبود رابطه مبادله ناخالص، واردات بیشتری را در مقابل حجم مشخصی از صادرات به نسبت سال پایه امکان پذیر میکند.
رابطه مبادله درآمدی
یکی از انواع مهم رابطه مبادله، رابطه مبادله درآمدی است. ممکن است رابطه مبادله خالص کشوری طی دورهای تا حدودی روبه وخامت گذارد، اما درعوض حجم صادرات کشورافزایش قابل ملاحظه اینماید و در نتیجه بر میزان قدرت وارد کردن کشور افزوده شود. به همین منظور برای نشان دادن تغییرات حجم صادرات و قدرت واردات کشور، از رابطه مبادله درآمدی (TOTi) استفاده میشود که از ضرب رابطه مبادله خالص در شاخص تغییرات حج مصادرات کشور (Qx ) به دست میآید .
رابطه مبادله درآمدی نشانگر ظرفیت وارداتی یک کشوربراساس صادرات آن کشوراست؛ به بیان دیگر بهبود در رابطه مبادله درآمدی نمایانگر افزایش ظرفیت وارداتی است و نشان میدهد در برابر صادرات حجم بیشتری از واردات را میتوان به دست آورد. برای کشورهای در حال توسعه، نه تنها تغییرات دررابطه مبادله خالص مهم است بلکه تغییرات در حجم صادرات نیزنقش مهمی ایفا میکند. به همین دلیل بهتراست علاوه برتغییرات رابطه مبادله خالص تغییرات در حجم صادرات نیز به دقت مورد بررسی قرار گیرد، چرا که رابطه مبادله درآمدی در واقع به تصحیح تغییرات دررابطه مبادله خالص میپردازد.
تغییرات در رابطه مبادله درآمدی را نباید به اندازه گیری منافع ناشی از تجارت و یا رفاه جامعه تفسیر کرد، بلکه تغییرات مذکور تنها نمایانگرتغییرات مقادیر خریداری شده کالای وارداتی از طریق درآمدهای صادراتی است. همچنین، تغییرات در شاخص قیمت صادرات و حجم صادرات ممکن است به تغییرات در رابطه مبادله خالص و درآمدی در خلاف جهت هم منجر شود. به عنوان مثال با فرض ثابت بودن قیمت واردات، اگردرصد افزایش مقادیر صادارتی بیش ازدرصد افزایش در شاخص قیمت صادرات باشد، با وجود تنزل رابطه مبادله خالص ، رابطه مبادله درآمدی بهبود خواهد یافت . -
39. رابطه مبادله چیست؟
جهت تعیین منافع طرفین مبادله به کار برده شد. 1 اصطلاح رابطه مبادله، نخستین بار توسط آلفرد مارشال این رابطه در تشریح مکاتب اقتصادی 2 سده اخیر، به ویژه نظریه های اقتصاد دانان کلاسیک، نئوکلاسیک، اقتصاد دانان توسعه و ساختارگرایان، نقش مهمی رادرابداع وتجزیه وتحلیل تئوریهای اقتصاد بین الملل بر عهده داشته است. در نظریه های اقتصاد بین الملل، رابطه مبادله جایگاه ممتازی دارد و اقتصاد دانانی برله و علیه روند بلندمدت رابطه مبادله در بین کالاهای صنعتی و مواد اولیه و یا در بین کشورهای در حال توسعه وتوسعه یافته، مقالاتی به رشته تحریردرآورده اند.
از دیدگاه اقتصاد دانان جدید رابطه مبادله یکی از مهمترین ابزارهای تجزیه و تحلیل مسائل اقتصاد کلان میباشد، به طوریکه تغییرات رابطه مبادله کشورها اثر مستقیمی بر رفاه آنها دارد. بهبود رابطه مبادله کشورها را قادر میسازد تا در همان سطح درآمدی صادرات بیشتری را خریداری کنند و کاهش رابطه مبادله قدرت خرید کشورها را در بازارهای جهانی کاهش میدهد. این احتمال نیز وجود دارد که شوک های رابطه مبادله به آهسته شدن رشد اقتصادی، بدتر شدن توزیع درآمد وافزایش احتمال بروز بحران های پولی به شدت مخرب منجر شود. شوک های رابطه مبادله، شوک های مالی هستند که همبه طورمستقیم وهم به دلیل ارتباط قوی بین ثبات رابطه مبادله وبی ثباتی آن درفرایندهای پولی ومالی به بی ثباتی دراقتصاد کلان دامن میزنند .
رای رابطه مبادله تعاریف و روابط مختلفی ارائه شده است که میتوان آن تعاریف را در 3 گروه طبقه بندی نمود .- گروه اول از تعاریف نمایانگر رابطه مبادله میان کشورهاست که در این گروه میتوان به و ناخالص رابطه مبادله تهاتری (پایاپای) خالصو رابطه مبادله درآمدیاشاره کرد.
- گروه دوم از تعاریف رابطه مبادله، معطوف به رابطه میان منابع تولیدی است که ازآن جمله میتوان به و رابطه مبادله مضاعف عوامل تولیدی (دوعاملی) رابطه مبادله ساده عوامل تولید (تکعاملی) اشاره کرد.
- گروه سوم ازتعاریف رابطه مبادله،منافع به دست آمده ازتجارت را براساس تحلیل مطلوبیت مورد بررسی ورابطه مبادله مطلوبیت اشاره کرد.
رابطه مبادله تهاتری (پایاپای) خالص
این رابطه مبادله (TOTnb (ساده ترین و متداول ترین نوع رابطه مبادله است که نشان میدهد کشورها به ازای یک واحد از صادرات، چه میزان کالا وارد میکنند. برای محاسبه رابطه مبادله مذکور، شاخص قیمت کالاهای صادراتی (Px (را بر شاخص قیمت کالاهای وارداتی (Pm (تقسیم نموده و عدد به دست آمده را در 100 ضرب مینمایید .
بهبود رابطه مبادله خالص بیانگر آن است که یک کشور با صدور مقادیر مشخصی از کالا میتواند حجم بیشتری از واردات را به دست آورد و تنزل آن نشان دهنده این است که با صدور
مقادیر مشخصی از کالا، حجم کمتری از واردات به دست خواهد آورد. گاهی اوقات از رابطه مبادله خالص، به عنوان شاخص رفاه عمومی استفاده میکنند که میبایست یادآور شد این رابطه شاخص قابل اعتمادی برای این منظور نمی باشد؛ زیرا به عنوان مثال، اگر کشوری در سالی دچار قحطی شود رابطه مبادله ممکن است به زیان آن کشور تغییرنماید و در عین حال ورود مقادیر
فراوانی مواد غذایی و دیگر مایحتاج عمومی میتواند سطح رفاه آن کشور را بهبود دهد. همچنین ممکن است رابطه مبادله خالص تا حدودی رو به وخامت گذارد، اما به دلیل افزایش حجم صادرات کشور و یا کاهش هزینه تولید کالاهای صادراتی رفاه عمومی افزایش یابد .رابطه مبادله تهاتری ناخالص
این رابطه مبادله (TOTg) ،از حاصل نسبت واردات فیزیکی کل یک کشور (Qm) به صادرات فیزیکی کل آن کشور (Qx )به دست میآید . بهبود رابطه مبادله ناخالص، واردات بیشتری را در مقابل حجم مشخصی از صادرات به نسبت سال پایه امکان پذیر میکند.
رابطه مبادله درآمدی
یکی از انواع مهم رابطه مبادله، رابطه مبادله درآمدی است. ممکن است رابطه مبادله خالص کشوری طی دورهای تا حدودی روبه وخامت گذارد، اما درعوض حجم صادرات کشورافزایش قابل ملاحظه اینماید و در نتیجه بر میزان قدرت وارد کردن کشور افزوده شود. به همین منظور برای نشان دادن تغییرات حجم صادرات و قدرت واردات کشور، از رابطه مبادله درآمدی (TOTi) استفاده میشود که از ضرب رابطه مبادله خالص در شاخص تغییرات حج مصادرات کشور (Qx ) به دست میآید .
رابطه مبادله درآمدی نشانگر ظرفیت وارداتی یک کشوربراساس صادرات آن کشوراست؛ به بیان دیگر بهبود در رابطه مبادله درآمدی نمایانگر افزایش ظرفیت وارداتی است و نشان میدهد در برابر صادرات حجم بیشتری از واردات را میتوان به دست آورد. برای کشورهای در حال توسعه، نه تنها تغییرات دررابطه مبادله خالص مهم است بلکه تغییرات در حجم صادرات نیزنقش مهمی ایفا میکند. به همین دلیل بهتراست علاوه برتغییرات رابطه مبادله خالص تغییرات در حجم صادرات نیز به دقت مورد بررسی قرار گیرد، چرا که رابطه مبادله درآمدی در واقع به تصحیح تغییرات دررابطه مبادله خالص میپردازد.
تغییرات در رابطه مبادله درآمدی را نباید به اندازه گیری منافع ناشی از تجارت و یا رفاه جامعه تفسیر کرد، بلکه تغییرات مذکور تنها نمایانگرتغییرات مقادیر خریداری شده کالای وارداتی از طریق درآمدهای صادراتی است. همچنین، تغییرات در شاخص قیمت صادرات و حجم صادرات ممکن است به تغییرات در رابطه مبادله خالص و درآمدی در خلاف جهت هم منجر شود. به عنوان مثال با فرض ثابت بودن قیمت واردات، اگردرصد افزایش مقادیر صادارتی بیش ازدرصد افزایش در شاخص قیمت صادرات باشد، با وجود تنزل رابطه مبادله خالص ، رابطه مبادله درآمدی بهبود خواهد یافت . -
40. سرمایه گذاری چیست؟
این روش سنتی ترین نوع سرمایه گذاری خارجی می باشد بدین صورت که یک شخص حقیقی یا حقوقی تجاری از یک کشور خاص (کشور سرمایه فرصت) سرمایه لازم را برای انجام فعالیت های اقتصادی در کشور دیگر (کشور سرمایه پذیر) تأمین و تزریق می نماید .
سرمایهگذاری خارجی مستقیم،سرمایهگذاری فیزیکی است که شامل احداث کارخانه ، خرید ساختمان و سایر تجهیزات مورد نیاز تاسیس شرکت و یا پروژه در کشور خارجی میباشد.
این نوع سرمایهگذاری به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت در نظر گرفته شده و موجب رشد اقتصادی در کشور میزبان میشود.
برای اینکه بتوانیم درک صحیحی از (FDI) داشته باشیم و تعریف دقیق تری از آن را ارائه دهیم ناگزیریم به منابع سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) مراجعه کنیم که مقرر می دارد : «سرمایه گذاری مستقیم بین المللی نوعی از سرمایه گذاری فرا_مرزی است که توسط شخص مقیم یک اقتصاد (سرمایه گذار مستقیم) در یک مؤسسه اقتصادی مقیم در اقتصاد متبوع سرمایه گذار (که به آن موسسه سرمایه گذاری مستقیم می گویند) با هدف «علاقه پایدار» انجام می پذیرد (به این معنی که سرمایه گذار مستقیم دارای حداقل % 10 حق رأی در موسسه سرمایه گذاری مستقیم باشد.)انواع سرمایهگذاری مستقیم خارجی
- مستقیم : سرمایهگذاری مستقیم خارجی معمولا بهصورت افقی، عمودی و مستقل طبقهبندی میشود.
- افقی : سرمایهگذاری افقی به سرمایهگذارانی اشاره دارد که فعالیت تجاری که در کشور خود در حال اجرای آن هستند را در یک کشور خارجی اجرا میکنند، بهعنوان مثال یک تولید کننده گوشی در آمریکا، یک فروشگاه در کشور چین باز کند.
- عمودی :سرمایهگذاری عمودی یعنی سرمایهگذار فعالیتی متفاوت اما مرتبط با کار اصلی خود را در کشور دیگری انجام دهد، مثلا قطعات و مواد اولیه محصول تولیدی خود را در کشور دیگری تولید کند.
- مستقل : سرمایهگذاری مستقل زمانی است که فرد یا شرکت در طرح و پروژهای متفاوت و غیرمرتبط با فعالیتی که در حال حاضر در کشور خود انجام میدهد در کشوری خارجی سرمایهگذاری میکند. از آنجایی که این نوع سرمایهگذاری در صنعتی است که سرمایهگذار تا به حال در آن تجربهای نداشته است معمولا به صورت مشارکتی با شرکت خارجی که در این صنعت کار کرده باشد صورت میگیرد.
-
41. حواله چیست؟
حواله یک ابزار مالی است که از آن برای انتقال اعتبار یا مسئولیت بدهی استفاده میشود. سازوکار حوالهها به دلیل امن نبودن مسیرهای تجاری شکل گرفت. راهزنان چون میدانستند تاجرها همیشه پول زیادی به همراه دارند، از هر شگردی برای به دست آوردن آن پول استفاده میکردند. در ابتدا تجار به این فکر افتادند که با استخدام افراد کارآزموده و شمشیرزنان ماهر در مقابل راهزنان از خود و اموالشان محافظت کنند. اما این مورد هم راه به جایی نبرد و روند غارت اموال و سکهها همچنان ادامه داشت. در این گیرودار بود که تجار، پای معتمدین شهرها را وسط کشیدند و شروع به ساخت یک زنجیره انتقال پول منحصر به فرد و ایمن کردند؛ زنجیرهای که به آنها این امکان را میداد تا بدون نگرانی از غارت شدن، پول خود را به شهر دیگری منتقل کنند و فعالیتهای تجاریشان را در بستری امن که دست راهزنان به آن نمیرسید ادامه دهند.
سیستم حواله به اینترتیب بود که یک تاجر، قبل از حرکت کردن نزد یکی از افراد این زنجیره انتقال در شهر محل سکونش میرفت و به اندازه پولی که در مقصد نیاز داشت به او سکه میداد. آن فرد نیز روی یک برگه نامهای برای کسی که زنجیره شهر مقصد به شمار میرفت مینوشت با این درونمایه که: «همکار محترم شهر فلانی، فلان تاجر ۳۰۰ سکه نزد من گذاشته است. در ازای دریافت این نامه، ۳۰۰ سکه به او بدهید.» تاجر، نامه را میگرفت و بعد از رسیدن به مقصد، آن را به فرد مشخصشده در شهر تحویل میداد و پولش را میگرفت. در حقیقت، این زنجیره نوعی سیستم کسب درآمد جدید به شمار میرفت. روش درآمدزایی هم به این ترتیب بود که در ازای این نقل و انتقال، مقداری پول از هر فرد دریافت میکردند. هرچند وقت یکبار نیز افراد این زنجیره در شهرهای مختلف، دورهم جمع میشدند و شروع به حساب و کتاب میکردند. بخش بزرگی از این حساب و کتاب، بدون جابهجا کردن حتی یک سکه و تنها با تهاتر کردن نامههای حواله صورت میگرفت. وقتی هم که نامهها دیگر کافی نبودند، باقیمانده را به صورت نقدی باهم حساب میکردند. قوانین حوالهنویسی روز به روز کاملتر میشدند و نیاز به افراد ماهر در این زمینه نیز افزایش پیدا میکرد. به همین دلیل شغلی جدید به نام «حوالهنویس» در میان تاجران ایجاد شد. افراد آن زنجیره مالی نیز به «حوالهداران» تبدیل شدند.
خاستگاه حواله کجاست؟
طبق آنچه در متنهای تاریخی آمده، تاجران عرب، بزرگترین گروهی بودند که از ابزار حواله استفاده میکردند. با گسترش فعالیت تاجران عرب، پای اروپاییها هم به این میدان باز شد. یهودیان فلورانس، اولین گروه از اروپاییها بودند که در معاملههای خود از حواله استفاده کردند. اوج استفاده از این ابزار در میان اروپاییها به قرن سیزدهم میلادی بازمیگردد. در آن زمان، تاجران ساکن در منطقه لومباردی ایتالیا حسابی جداگانه روی حوالهها باز میکردند؛ به اندازهای که تجارتشان را وابسته به سیستم حوالهها میدیدند. زمانی که تجارت از راه دریاها رونق زیادی پیدا کرد، کمکم پای حوالههای بینالمللی نیز به این ماجرا باز شد .
-
42. شاخص مسکن چیست؟
شاخص قیمت مسکن ، تغییرات قیمت مسکن را اندازهگیری میکند. متدولوژیهایی که عموماً جهت محاسبه تغییرات مسکن به کار میروند، رگرسیون هدانیک، شاخص میانگین و شاخص فروشهای تکرارشونده هستند. شاخص قیمت مسکن بر اساس ویژگیهایی ظاهری مانند متراژ، سال ساخت و… محاسبه میشود. این شاخصها را بانک مرکزی ایران تعیین میکند که عوامل دیگر را نیز در نظر گرفته که در محاسبه شاخص در نظر گرفته میشوند. این شاخص میانگین ماهانه توسط بانک مرکزی ماهانه منتشر میشود. البته یادآوری این نکته حائز اهمیت است که شاخص میانگین معاملات شاخص دقیقی به حساب نمیآید .
-
43. اطمینان کسب و کار چیست؟
سازمانها هم از این قاعده مستثنی نیستند. هرچه در باره خودشان، احساس خوبی داشته باشند، انرژی بیشتری گرفته و احتمالا" موفقیتشان نسبت به شرکتهای دیگر بیشتر خواهد بود. اما چه چیزی باعث ایجاد احساس اطمینان سازمانی می شود و سازمانها چه کنند که اعتماد به نفس بیشتری کسب کنند؟ اطمینان در کسب وکار برای سازمانهایی که توانایی بالقوه برای ارتقای سطح عملکرد و کسب مزیت رقابتی در مقابل شرکتهای دیگر دارند، بسیار مهم است.
گارتنر، اعتماد به نفس در کسب وکار را اینگونه تعریف کرده است: «یک مفهوم و فلسفه سازمانی که ازطریق ترکیب و تعامل عواملی چون عملکرد سازمان و موقعیت رقابتی، فرهنگ سازمانی، تمایلات و مقاومتها در مقابل تغییر و توان سرمایهگذاری سازمانی، ایجاد می شود». تحقیق یادشده و نتایج آن که ارائه شاخص اعتماد به نفس (BCI) در کسب وکار است، از دریافت و تجزیه و تحلیل اطلاعاتی حاصل شده که در طول زمان تحقیق بسختی دریافت شده است وبرای تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیران عالی و سازمانهای امروزی در آینده بسیار مفید است.
اطمینان سازمانی در کسب وکار لزوما" منجر به موفقیت نمی شود. ممکن است عوامل بیرونی مانع از موفقیت شوند و یا اساسا"، حس اعتماد به نفس اشتباه باشد. بدیهی است که موفقیت یک موضوع نسبی است و بستگی به اهداف سازمان در زمان خاص دارد. ارزیابی عملکرد بر مبنای اهداف سازمان، بخش کلیدی مدل اعتماد به نفس در کسب وکار است .در این مدل، گارتنر، پنج ناحیه کلیدی که بر سطوح اعتماد به نفس سازمان تاثیر گذار هستند را معین کرده است. این پنج ناحیه شامل :- عملکرد
- مشتری مداری
- فرهنگ
- سرمایه گذاری
- اقتصاد
سازمانی که واقعا" اعتماد به نفس داشته باشد، سازمانی است که قادر به حداکثر کردن تواناییهای خود است و برتمامی این پنج ناحیه، کنترل ومدیریت مؤثر ومستقیم داردوبین آنها تعادل ایجاد می کند.
-
44. ورشکستگی چیست؟
ورشکستگی نوعی اقدام قانونی است که گریبان گیر افراد یا شرکتهایی میشود که قادر به پرداخت بدهی های انباشتهشده خود نیستند. فرآیند ورشـکستگی عموماً با یک دادخواست که معمولاً توسّط شخص بدهکار تهیه میشود آغاز میگردد. همه دارایی های طرف بدهکار مورد ارزیابی قرار میگیرند تا از طریق فروش دارایی های او برای بازپرداخت بخشی از بدهی ها مورداستفاده قرار گیرند. بهمحض تکمیل فرآیند ورشکستگی، بدهکار از زیر بار تعهد دیونی که پیش از ورشکستگی پذیرفته بود، رها میشود.
در واقع ورشـکستگی به افراد یا کسبوکارها این فرصت را میدهد تا با بخشش دیونی که قابل پرداخت نیستند شروع تازهای داشته باشند. از سویی دیگر طلبکاران نیز این شانس را خواهند داشت تا با فروش دارایی های طرف بدهکار، بخشی یا همه طلب خود را دریافت کنند.
ورشکستگی به سه نوع « عادی » و « به تقصیر » و « به تقلب » تقسیم می شود.
ورشکستگی عادی
برابر مواد ۴۱۲ و ۴۱۳ قانون تجارت ایران کسی ورشکسته عادی محسوب میشود که تاجر یا شرکت تجارتی بوده و از پرداخت وجوهی که برعهده دارد متوقف گردد و ظرف ۳ روز از تاریخ وقفه که در ادای قروض یا سایر تعهدات نقدی او حاصل شده باشد توقف خود را به دفتر دادگاه عمومی محل اقامت خود اظهار نموده و صورت حساب دارائی و کلیه دفاتر تجارتی خود را به دفتر دادگاه مزبور تسلیم نماید. صورت حساب موصوف باید مورخ بوده و به امضا تاجر رسیده و تعداد و تقویم کلیه اموال منقول و غیر منقول تاجر متوقف بهطور مشروح صورت کلیه قروض و مطالبات و نیز صورت نفع و ضرر و صورت مخارج شخصی در آن مندرج گردد. بنابراین اگر تاجر یا شرکت تجارتی بدهکار ظرف مهلت مقرر توقف از تادیه دیون خود را به دادگاه صلاحیتدار به انضمام مدارک موردنظر اعلام کرد ورشکستگی عادی محسوب میشود.
ورشکستگی به تقصیر
الف - موارد چهارگانه الزامی صدور حکم ورشکستگی به تقصیر(ماده ۵۴۱ ق. ت). مخارج شخصی یا مخارج افراد تحت تکفل تاجر در ایام عادی به نسبت عایدی او فوق العاده شود. تاجر مبالغ زیادی از سرمایه خود را صرف معاملاتی کند که در عرف تجارتی موهوم بوده یا سودآوری معاملات مذکور منوط به اتفاق محض باشد.
تاجر به منظور به تأخیر انداختن ورشکستگی خود خریدی گرانتر یا فروشی ارزانتر از قیمت روز کند و برای بدست آوردن وجه نقد به روش دور از صرفه متوسل شود مثل استقراض یا صدور برات سازشی وغیره. تاجر پس از تاریخ توقف از ادای دیون و قروضی که بر عهده دارد یکی از طلبکاران خود را بر سایرین ترجیح داده و طلب او را بپردازد.
دوم - موارد سهگانه اختیاری صدور حکم ورشکستگی به تقصیر(ماده ۵۴۲ ق. ت.) تاجر به حساب دیگری و بدون آنکه عوضی دریافت نماید تعهداتی کرده باشد که نظر به وضعیت مالی او انجام تعهدات مزبور فوق العاده باشد. عملیات تجارتی او متوقف شده و مطابق ماده ۴۱۳ قانون تجارت رفتار نکرده باشد.
تاجر دفاتر نداشته یا دفاتر او ناقص یا بی ترتیب بوده یا در صورت دارائی وضعیت واقعی خود را اعم از قروض و مطالبات بهطور صریح معین نکند مشروط بر آنکه مورد اخیر الذکر تقلبی نکرده باشد.
سوم - تعقیب جزائی و مجازات تاجر ورشکسته به تقصیر تعقیب تاجر ورشکسته به تقصیر بنا به تقاضای هر یک از طلبکاران یا دادستان یا مدیر تصفیه پس از تصویب اکثریت بستانکاران به عمل میآید (مواد ۵۴۴ و ۵۴۷ ق. ت.) اگر تعقیب تاجر ورشکسته به تقصیر از طرف دادستان به عمل آمده باشد هزینه دادرسی آن به هیچ وجه به عهده هیئت طلبکاران نمیباشد. اگر مدیر تصفیه ورشکسته به تقصیر را به نام بستانکاران تعقیب نماید در صورت برائت ورشکسته موصوف هزینه تعقیب به عهده بستانکاران میباشد و چنانچه تعقیب از طرف یکی از طلبکاران به عمل آمده باشد و ورشکسته برائت حاصل نماید هزینه دادرسی به عهده طلبکار است اما د در صورت محکومیت ورشکسته مزبور هزینه دادرسی به عهده دولت خواهد بود.
مجازات تاجر ورشکسته به تقصیر از ۶ ماه تا ۲ سال حبس میباشد (ماده ۶۷۱ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)).ورشکستگی به تقلب
مطابق ماده ۵۴۹ ق. ت. اگر تاجر دفاتر تجارتی خود را از روی عمد و سونیت مفقود نماید یا قسمتی از دارائی خود را مخفی کند یا به طریق مواضعه و معاملات صوری آن را از بین ببرد و بالاخره اگر به وسیله اسناد یا به وسیله صورت دارائی و قروض بهطور تقلب به میزانی که در واقع مدیون نمیباشد خود را مدیون قلمداد نماید ورشکسته به تقلب محسوب میشود. تعقیب جزائی و مجازات تاجر ورشکسته به تقلب تعقیب جزائی تاجر ورشکسته به تقلب همانند تعقب جزائی ورشکسته به تقصیر میباشد و مجازات کسانی که به عنوان ورشکسته به تقلب محکوم میشوند از ۱ تا ۵ سال حبس میباشد (ماده ۶۷۰ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)).
-
45.تغییرات موجودی انبار چیست؟
تغییر در موجودی انبار معادل است با افزایش یا کاهش ارزش موجودی کالاهای کشور در پایان سال نسبت به ارزش موجودی ها در آغاز سال .
-
46.تولید صنعتی چیست؟
تولید صنعتی از ابزار و دادههای اقتصادی است که میزان خروجی بخشهای صنعتی (شامل ساخت، معدن و آبوبرق) از اقتصاد را اندازه گیری مینماید. تولیدات صنعتی تنها بخش کوچکی از میزان تولید ناخالص داخلی را در بر میگیرند اما به شدت به عواملی چون نرخ بهره و تقاضای مصرف حساس میباشند که این خصوصیت شاخص تولید صنعتی را به ابزاری مهم برای پیشبینی میزان تولید ناخالص داخلی و در نتیجه عملکردهای اقتصادی در بازارهای آتی تبدیل نموده است.
-
47.تمایلات کسب و کار کوچک چیست؟
دیدگاههای متفاوتی درباره این مطلب وجود دارد و صاحبنظران این حیطه ممکن است، نظرات متفاوتی را نسبت به نوع دیدگاهشان و یا اکوسیستم کسب و کار خاصی که بر آن اشراف دارند در نظر داشته باشند. در کل معمولا فهرستوار عوامل زیر را مطرح میکنند:
- انضباط فردی
- برنامه ریزی
- اشتیاق و علاقه به کار
- مهارت های فروش مثل فن بیان و مذاکره و …
- توسعه روابط تجاری
دلایل دیگری نیز میتوان بیان کرد، اما تمامی اینها میتوانند ستونهایی برای موفقیت باشند. ولی درک چیستی و هدف کسب و کار کوچک حلقه گمشدهای است که میتواند تمامی این موارد را به هم پیوند دهد.
تعریف کسب و کارهای کوچک که در اقتصاد بین المللی بیان میشود و اکثراً از این تعریف استفاده میکنند، شامل کسب و کارهایی با تعداد کارمندان تا حدود پانصد نفر و گردش سالیانه تا سه و نیم میلیون دلار را شامل میشود. ولی طبق آمار جهانی بخش اعظم نیروی کار در استخدام شرکتهایی هستند که زیر صد نفر پرسنل دارند. پس میتوانیم این محدوده را کوچکتر کنیم. اما با اینکه تمامی این تعریفها حاصل پژوهشهای وسیعی هستند ، اما جان کلام را نمیرساند. مخصوصاً برای کشور ما که بابت میزان ارزش پول ملی نمیشود به این تعریف تکیه کرد. در ایران آمار دقیقی از درآمد کسب و کارهای کوچک در دست نیست که بتوان عدد دقیقی را بیان کرد.
اگر بخواهیم آمارهای دانشگاهی را کنار بگذاریم به تعریفی مثل این میرسیم که:
“کسب و کار کوچک شامل کسب و کاری میشود که:
- معمولاً سن کمی دارند.
- تعداد پرسنل کمی دارند.
- تمامی تصمیمات معمولا توسط یک یا دو نفر گرفته میشود.
- محدودیت زیادی در منابع مالی و فیزیکی دارند.
- ارتباط صاحب کسب و کار با مشتریان در بالاترین حد خود است.
- تقریباً مشتریان مستقیماً صاحب کسب و کار را میشناسند.
- در اکثر موارد بدون حضور صاحب اصلی، کسب و کار میمیرد.
اینها همه از نگاه اول ضعف تلقی میشود، اما برگ برنده در همین محدودیتها نهفته است. در اینجا هم جادوی اصلی در «کوچکی» کسب و کار است! پذیرفتن این محدودیتها باعث میشوند ما بتوانیم روی بخش اصلی کسب و کار متمرکز شویم ، خلاقیت بخرج دهیم و در صورت اشتباه سریعاً آن را تصحیح کنیم.
مواهبی که کسب و کارهای بزرگ از آن بی بهره هستند و باعث میشود ، یک اشتباه تجاری در این کسب و کارها حتی به ورشکستگی ختم شود و از آنجا که این اشتباهات به دلیل گستردگی حیطه کاری آنها خیلی دیر خود را نشان میدهند. ضررهای هنگفتی به بار میآورند.در حالی که در کسب و کارهای کوچک اینگونه نیست. مزیت چالاکی و امکان ایجاد سریع تغییر و تصحیح اشتباه نقط قوت کسب و کارهای کوچک است.
پس اگریک جواب برای پرسش این یادداشت وجود داشته باشد جواب آن این است : راز موفقیت در واژه “کوچکی” کسب و کار نهفته است.حیاتیترین عامل دوام کسب و کارهای کوچک چیست؟
پاسخ این سوال در یک کلمه خلاصه میشود: «درآمد»
شاید کمی به نظر عجیب بیاید مگر این هدف کسب و کارهای هم بزرگ نیست؟؟ چرا، هست اما اولویت اول آنها نیست. حتی ممکن است بخشی از محصولاتشان ضرر ده باشد اما از خط تولید خارجش نکنند!!
سطح دید و استراتژی آنها کاملا متفاوت است و کپی برداری از کسب و کارهای بزرگ ما را قطعا به سمت شکست میبرد. نکتهای که باید درک کنیم این است که:” شرکت های بزرگ دستور کار متفاوتی دارند” در واقع اولویت اول آنها الزاماً دیگر سودآوری نیست. پس اولویت بندی آنها چگونه است؟- خشنود کردن هیت مدیره
- آرام کردن سهام داران
- القای امن بودن سرمایه گذاری
- اقناع تعصبات مدیران ارشد و برندینگ مد نظر آنها با بودجه های سرسام آور
- برآورده کردن انتظارات مشتریان
- افزایش سهم از بازار به هر قیمتی
- کسب جوایز تبلیغات و خلاقیت
- تبلیغات پر طمطراق و پر هیاهو
- جذب سهام داران جدید
- سود آوری
اما برای کسب و کارهای کوچک این لیست به این شکل است: سودآوری و تمام!!!
پس مهمترین نکته این است که درک کنیم: ” شرکت های بزرگ دستور کار متفاوتی دارند“ دلیل این تفاوت بین کسب و کارهای کوچک و بزرگ را در بودجه بسیار متفاوت آنها باید جستجو کرد. یک رکن اصلی علم استراتژی این است که:
” استراتژی همراه با مقیاس تغییر میکند”
همیشه میزان منابع مالی در تصمیمگیریهای کلان تاثیر میگذارد. هرگز نمیشود بدون در نظر گرفت میزان بودجه از روی دست دیگران برای اداره کسب و کار کپی برداری کرد.
این موردی است که اکثراً از چشم صاحبان کسب و کارهای کوچک دور میماند و باعث شکستشان میشود.
اهمیت درآمد در کسب و کارهای کوچک«زیگ زیگلار » میگوید: «پول همه چیز نیست … ولی در حد اکسیژن مهم است» و هیچ چیز سریعتر از نبود اکسیژن یک کسب و کار را از بین نمیبرد . ممکن است طیف زیادی از دوستان بر این عقیده باشند که من به خاطر علاقه زیادی که به یک موضوع داشتم، کسب و کارم را راهاندازی کردهام و دوست دارم مشکلی از جامعه را حل کنم. پس اولویت اول من کمک و خدمت رسانی است . این دسته از دوستان را تحسین برانگیزند و این دیدگاه را به همه توصیه میشود . تا خدمت رسانی را جایگزین فروش نکنیم فقط به صورت محدود در بازار باقی میماند.
شاید جمله بالا در تناقض با نظر کلی یادداشت به نظر بیاید، اما ما درباره شالوده اصلی شروع کسب و کار صحبت نمیکنیم. تقدم ارائه خدمت به مخاطبان بر فروش، جز اصلی و لاینفک همه کسب و کارهایی است که میخواهند در بازار ماندگار شوند. اما نکته اصلی این است که برای کسب و کارهای کوچک بقا در بازار بسیار مهم است. پس منظور ایجاد درآمد به هر روشی نیست!همه ما بارها دیدهایم که قبل از پرواز مهمانداران اعلام می کنند که: «در صورت تغییر ناگهانی فشار هوا ماسک اکسیژن از بالای صندلی آویزان خواهد شد. ماسک را روی دهان و بینی خود قرار دهید و بندش را بکشید تا محکم شود. اگر با کودکان یا شخصی که احتیاج به کمک دارد سفر میکنید، یادتان نرود که قبل از کمک به دیگران ماسک خودتان را زده باشید»
علتش واضح است اگر بر اثر کمبود اکسیژن از حال برویم نه می توانیم به دیگران کمک کنیم و خودمان نیز ممکن است دچار حادثه تلخی شویم.
در کسب و کار هم همین است. تا وقتی که پول برای ادامه و توسعه کسب و کار در اختیار داشته باشیم، میتوانیم به بقیه کمک کنیم.
خوب اکنون سومین سوال کلیدی را مطرح میکنیم :برای تمرکز بر سودآوری در کسب و کارهای کوچک چه کاری باید انجام دهیم؟ با توجه به آنچه تا اینجا خواندید پاسخ این یادداشت بسیار واضح است: بازاریابی
اما بازاریابی مناسب برای کسب و کارهای کوچک. همان طور که در چند پارگراف بالاتر گفتم تفاوت بسیاری بین استراتژی کسب و کارهای بزرگ و کوچک وجود دارد.
همین تفاوت در بازاریابی آنها نیز صدق میکند. برای کسب و کارهای کوچک بازاریابی همه چیز است. -
48.سهولت کسب و کار چیست؟
سهولت کسب و کار یک شاخص جهانی است. کشور های مختلف را از نظر سهولت راه اندازی کسب و کار بررسی و دسته بندی می کند. از نظر امکاناتی که به کسب وکارها داده می شود مثلا از لحاظ میزان مالیات، اجاره مکان، حمایت ها و… تمام کشور ها را دسته بندی می کند و به هریک رتبه ای می دهد و درنهایت میانگین رتبه هارتبه اصلی آن کشور در این شاخص می شود. بررسی فضای کسب و کار در کشورهای مختلف از سال 2004 در دستور کار بانک جهانی قرار گرفته است. این طرح که توسط موسسه IFC ،بازوی توسعه بخش خصوصی بانک، راهبری میشود، قوانین و مقررات کشورها را با هدف یافتن گلوگاهها، محدودیتها و موانع فعالیت بهینه بخش خصوصی واکاوی کرده و بر اساس شاخصهایی که تدوین نموده، اقتصاد کشورها را رتبهبندی میکند . در این طرح فضای عمومی کسب و کار ارزیابی میشود و هدف نهایی آن نمایش چهره هر اقتصاد در تعامل با فعالان اقتصادی به ویژه بخش خصوصی است. Doing Business جنبه هایی از مقررات تجاری را تحت تأثیر قرار می دهد که بر شرکت های کوچک داخلی مستقر در بزرگترین شهر تجاری 190 کشور اقتصادی تأثیر می گذارد. علاوه بر این ، برای 11 اقتصاد یک شهر دوم تحت پوشش است .
اطلاعات و داده های Doing Business چه چیزی را نشان می دهد؟
وقتی اقتصادهای کم درآمد به سطوح بالاتری از کارایی اقتصادی دست پیدا می کنند، تمایل دارند فاصله درآمد با وقفه های توسعه یافته را کاهش دهند. یک مطالعه رابطه بین تنظیم ورود و شکاف درآمد بین کشورهای در حال توسعه و ایالات متحده را کمی می کند. این نشان می دهد که موانع قابل توجهی برای ورود در اقتصادهای در حال توسعه تقریبا نیمی از شکاف درآمد با ایالات متحده را تشکیل می دهد .
سهولت کسب و کار دوازده حوزه تنظیم تجارت را در بر می گیرد ده مورد از این مناطق :
راه اندازی مشاغل ، معامله با مجوزهای ساخت و ساز ، دریافت برق ، ثبت املاک ، گرفتن اعتبار ، حمایت از سرمایه گذاران اقلیت ، پرداخت مالیات ، تجارت خارج از مرزها ، اجرای قراردادها و حل ورشکستگی در سهولت انجام کسب و کار لحاظ می شود.
سهولت انجام رتبه بندی تجارت Doing Business همچنین مقررات مربوط به استخدام کارگران و عقد قرارداد با دولت را اندازه گیری می کند. که در نمره و رتبه بندی سهولت انجام کار لحاظ نمی شود. بیش از 48000 متخصص در 190 كشور اقتصادی در ارائه داده هایی كه به شاخص های انجام تجارت اطلاع می دهند كمك كرده اند .Doing Business با در نظر گرفتن دو نوع کاربر اصلی طراحی شده است: سیاست گذاران و محققان. این ابزاری است که دولت ها می توانند برای طراحی سیاست های نظارتی مناسب در تجارت استفاده کنند. با این وجود دامنه داده های سهولت کسب و کار محدود است و باید با منابع اطلاعاتی دیگر تکمیل شود. Doing Business روی چند قانون خاص مربوط به مطالعات موردی مورد تجزیه و تحلیل تمرکز دارد . این قوانین و مطالعات موردی برای توصیف محیط نظارتی تجارت انتخاب شده اند ، اما توصیف جامعی از آن محیط نیستند. با ارائه یک مجموعه داده منحصر به فرد که امکان تجزیه و تحلیل با هدف درک بهتر نقش تجارت را فراهم می کند. انجام تجارت نیز منبع مهمی از اطلاعات محققان است.
-
49.نفت خام چیست؟
امروزه نفت خام یا پترولیوم (Petroleum)، در میدانهای نفتی بزرگی پیدا میشود که این میادین در میلیونها سال پیش، اقیانوسهای بزرگی بودهاند. استخراج نفت خام از خشکی یا زیر دریا با استفاده از تکنولوژیهای جدید روز به روز در حال پیشرفت است. نفت خام معمولا سیاه یا قهوهای تیره است اما در برخی موارد به رنگهای زرد، قرمز یا سبز هم یافت میشود. تغییرات رنگ نفت خام نشان از ترکیبات این ماده پرارزش دارد. نفتهای با مقادیر کم از گوگرد و فلزات، رنگهای روشنتری دارند. از این ماده در تهیه سوختهای مهم همچون گازوئیل و محصولات دیگر مانند تایر خودروها، جلیقههای نجات و حتی داروهای بیهوشی نیز استفاده میشود.
سوختن محصولات مشتق از نفت خام مانند گازوئیل، علت آزاد شدن گازهای گلخانهای است که افزایش این گازها در نهایت سبب از بین رفتن تعادل طبیعی و بروز اثرات مخرب بر محیط زیست میشود. نفت خام و دیگر منابع فسیلی مثل زغالسنگ، منابع تجدیدناپذیر محسوب میشوند؛ زیرا برای تشکیل این منابع، میلیونها سال زمان صرف شده است. این منابع روزی تمام خواهند شد و باید به فکر جایگزینی برای آنها بود .تشکیل نفت
شرایط زمینشناسی که در نهایت سبب تشکیل نفت شده است، از میلیونها سال پیش و در زمان حیات پلانکتونها و جلبکها نشأت میگیرد. این موجودات، پس از مرگ، در کف دریا و زیر میلیونها تن رسوبات دفن شدند. با خشک شدن دریاها، رسوبات باقیمانده آنها تشکیل حوضههای رسوبی دادند و این مواد آلی در اعماق زمین، تحت فشار و دمای زیاد لایههای بالایی قرار گرفتند. در نبود اکسیژن، این مواد آلی تبدیل به موادی مومی شکل با نام «کروژن» (Kerogen) شدند. کروژنها با گذشت از سه مرحله دیاژنز، کاتاژنز و متاژنز که حاصل زمان، فشار و دمای زیاد بود به هیدروکربن و گاز تبدیل شدند . از جمله دروس مهم در دوره کارشناسی نفت، آشنایی با مبانی فرآیندهای نفت و گاز است که به همین منظور، «فرادرس» اقدام به انتشار فیلم آموزش مبانی فرایندهای صنعت نفت و گاز در قالب آموزشی ۴ ساعت و ۱۸ دقیقهای کرده که در ادامه متن به آن اشاره شده است.
طبقه بندی نفت خام
نفت خام از هیدروکربنهای متعددی تشکیل شده است. علاوه بر هیدروژن و کربن، عنصرهای دیگری مثل نیتروژن، گوگرد، اکسیژن و فلزاتی همچون آهن، نیکل و مس در ترکیبات نفت خام یافت میشوند. ساختار مولکولی نفت خام برگرفته از ساختار جلبکها، پلانکتونها و گیاهانی است که آن را تشکیل دادهاند.
تغییراتی که در ساختار مولکولی نفت خام نیز مشاهده میشود به دلیل شرایط فشار و دمای بالا در فرآیند تشکیل شدن نفت خام است. به سبب این تغییرات در ساختار مولکولی، نفت خامی که به سطح زمین میرسد شامل صدها ترکیب نفتی دیگر است. نفت سبک، نفت سنگین و قیرها از جمله ترکیبات اصلی بدست آمده در استخراج نفت خام است. لازم به ذکر است که تمامی محصولات مشتق شده از نفت خام، برای استفاده در صنعت نیاز به پالایش دارند.طبقه بندی نفت خام ، نفت خام شامل سه طبقهبندی کلی است:
- طبقهبندی بر اساس موقعیت جغرافیایی
- طبقهبندی بر اساس میزان گوگرد در آن
- طبقهبندی بر اساس درجه API
طبقهبندی بر اساس موقعیت جغرافیایی
به طور کلی سه نوع نفت خام مرجع برای قیمتگذاری وجود دارد: نفت برنت، نفت تگزاس و نفت عمان. نفت برنت مخلوطی از 15 نوع نفتِ دریای شمال، از میادین اسکاتلند تا نروژ است. بیشتر اروپا از این میادین تغدیه میشود. نفت تگزاس، نفت مرغوب و سبکی است که بیشتر در ایالت تگزاس آمریکا تولید میشود که تامین نفت شمال آمریکا را بر عهده دارد. نفت عمان که در مواردی نفت دبی هم نامیده میشود به عنوان مرجع قیمتگذاری نفت در خلیج فارس شناخته میشود . نفت اوپک هم مرجع دیگری از منابع نفتی است. اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) شامل: الجزایر، آنگولا، اکوادور، ایران، عراق، گینه استوایی، گابن، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان، امارات، اندونزی، کنگو ونزوئلا است.
طبقهبندی بر اساس میزان گوگرد
گوگرد به عنوان ناخالصی در نفت خام وجود دارد. گوگرد موجود در نفت خام سبب خوردگی فلزات در پالایشگاهها و آلودگی هوا میشود. نفت خام با بیش از 0/5 درصد گوگرد، به نام «نفت ترش» (Sour Oil) و کمتر از آن به نام «نفت شیرین» (Sweet Oil)، شناخته میشود. نفت شیرین به خاطر ضرر کمتری که به محیط زیست وارد میکند و همچنین درجه خلوص بالاتر، ارزش بیشتری دارد .
طبقهبندی بر اساس درجه API
استاندارد API، یک شاخص پذیرفته شده در بین محصولات نفت و گاز است. درجه API نفت، واحدی برای مقایسه چگالی نفت خام با آب است. طبقهبندیهای مختلفی برای نفت خام بر اساس درجه API توصیه شده است؛ ولی به طور معمول نفتهای خام زیر پانزده درجه API، به عنوان نفت سنگین و بالاتر از آن به عنوان نفت سبک در نظر گرفته میشوند. نفتهای سنگین به دلیل داشتن گوگرد و فلزات، نیاز به مراحل بیشتری برای پالایش دارند و از اینرو، نفتهای سبک محبوبیت بیشتری دارند.
- 1
- 2