به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز با ابلاغ رسمی قیمتهای جدید خودرو از ۹ تیرماه، بازار با افزایش میانگین ۱۰ تا ۱۵ درصدی قیمتها مواجه شد. این رشد، قیمت کارخانهای بسیاری از خودروها را به بیش از ۵۰۰ میلیون تومان رساند؛ رقمی که در بازار آزاد حتی از مرز یک میلیارد تومان عبور کرده است. برای نمونه، پژو ۲۰۷ و دنا پلاس توربو در بازار آزاد به ترتیب به نزدیکی ۹۰۰ میلیون و ۱.۲ میلیارد تومان رسیدهاند.
افزایش رسمی قیمتها در شرایطی رقم خورد که همزمان با رکود در بازار، فاصله قیمت کارخانه و بازار کاهش یافته و جذابیت سرمایهگذاری برای دلالان به حداقل رسیده بود. با خروج سوداگران، تنها مصرفکنندگان واقعی در بازار باقی ماندند؛ مصرفکنندگانی که با توجه به سقوط قدرت خرید، اکنون قادر به تأمین مالی خرید خودرو نیستند.
سقوط تقاضا در چهار پرده: از نابودی خودروهای اقتصادی تا فرار دلالان
بازار خودرو ایران در شرایطی قرار گرفته که دیگر نه مصرفکننده توان خرید دارد، نه سرمایهگذار انگیزه ورود. چهار عامل کلیدی در این بحران همزمان نقشآفرین شدهاند:
۱. افت شدید قدرت خرید:
طبق آمار رسمی بانک مرکزی، بیش از ۴۳ درصد خانوارهای ایرانی در سال ۱۴۰۲ فاقد خودروی شخصی بودهاند. رشد افسارگسیخته قیمت خودرو، بهویژه در سالهای اخیر، سبب شده حتی ارزانترین خودروها از دسترس اقشار متوسط و پایین خارج شوند. این وضعیت هرم سنتی تقاضا را بهکلی دگرگون کرده است.
۲. حذف خودروهای اقتصادی از بازار:
خودروهایی چون پراید، تیبا و کوئیک که روزی گزینهای برای خانوارهای کمدرآمد محسوب میشدند، یا دیگر تولید نمیشوند یا قیمتشان به سطح خودروهای میانرده رسیده است. اکنون حتی خودروهای پرتیراژ داخلی چون دنا یا تارا نیز در بازه قیمتی خودروهای مونتاژی معامله میشوند، بدون آنکه از نظر کیفیت و امکانات قابل مقایسه باشند.
۳. تشدید نااطمینانی سیاسی و اقتصادی:
در پی بحرانهای منطقهای نظیر جنگ ۱۲ روزه اخیر، تورم ساختاری بالا و کاهش ارزش پول ملی، خانوادهها تمایل خود را به خرید کالاهای بادوام از جمله خودرو از دست دادهاند. در چنین شرایطی، مردم ترجیح میدهند نقدینگی در دسترس خود را حفظ کنند تا بتوانند در برابر نوسانات آینده مقاومت کنند.
۴. خروج سوداگران از بازار:
کاهش شکاف میان قیمت کارخانه و بازار، حاشیه سود واسطهگران را به شدت کاهش داده است. در نبود فرصت برای نوسانگیری، بسیاری از دلالان از بازار خودرو خارج شدهاند. این موضوع، یکی از علائم واضح افت تقاضا در بازار است.
این چهار عامل در کنار یکدیگر، ساختار سنتی بازار خودرو را در ایران فروپاشیدهاند و خودروسازان را در آستانه یک بحران جدی قرار دادهاند.
دوراهی صنعت خودرو: بازنگری در استراتژی یا سقوط در رکود
در حالیکه صنعت خودروی ایران با زیان انباشته ۲۸۰ هزار میلیارد تومانی و بدهی سنگین به زنجیره تأمین مواجه است، بازار نیز در وضعیت رکود و اشباع قرار دارد. ادامه سیاستهای سنتی مانند فروش نقدی یا قرعهکشی دیگر نهتنها کارآمد نیست، بلکه میتواند بحران را عمیقتر کند. اکنون زمان آن رسیده که صنعت خودرو با رویکردی نو، به بازطراحی جدی استراتژیهای فروش روی آورد.
فروش اقساطی واقعی، نه نمایشی
تنها راه تحریک تقاضا در شرایط افت شدید قدرت خرید، ارائه طرحهای واقعی فروش اقساطی است. اما این مدل باید با نرخ بهره منطقی، شرایط بازپرداخت معقول و تضامین ساده طراحی شود. تجربه طرحهای گذشته که با شروط سختگیرانه مانند چکهای سنگین همراه بودند، نشان داد که چنین برنامههایی نهتنها مؤثر نیستند، بلکه موجب بیاعتمادی مصرفکنندگان نیز میشوند. در این مسیر، مشارکت فعال و شفاف بانکها و نهادهای مالی یک ضرورت است، نه یک گزینه.
استفاده از مدلهای نوین جهانی
در فضای رکودی بازار، بهرهگیری از روشهایی مانند لیزینگ عملیاتی یا اشتراک بلندمدت خودرو، میتواند بهعنوان الگویی موفق وارد صنعت خودروی ایران شود. در این مدلها، مشتری با پرداخت ماهانه خودرو را در اختیار میگیرد و در پایان دوره، امکان تمدید، تعویض یا تملک خودرو را دارد. چنین رویکردهایی میتوانند بخشی از تقاضای سرکوبشده را به بازار بازگردانند، بدون آنکه بار مالی سنگینی بر دوش مصرفکننده تحمیل شود.
احیای خودروهای اقتصادی، یک ضرورت استراتژیک
نبود خودروهای اقتصادی نهتنها بازار را از اقشار متوسط و کمدرآمد خالی کرده، بلکه باعث افزایش فشار بر انبارهای خودروسازان شده است. اگر خودروسازان بهزودی اقدام به طراحی و عرضه محصولات ساده، ایمن، کممصرف و ارزان نکنند، با کاهش پایۀ مشتریان مواجه خواهند شد و رقابت با خودروهای مونتاژی و وارداتی را نیز خواهند باخت.
افزایش ارزش ادراکی از طریق مشوقهای فروش
در شرایطی که دیگر کمتر کسی خودرو را برای سرمایهگذاری خریداری میکند و نگاه غالب مصرفی و کوتاهمدت است، ارائه مشوقهایی مانند گارانتیهای بلندمدت، خدمات رایگان پس از فروش، تخفیف بیمه یا سرویسهای رایگان دورهای میتواند خریداران را به تصمیم نهایی نزدیکتر کند. این خدمات، بهویژه در بازاری با تقاضای ضعیف، نهتنها مزیت رقابتی ایجاد میکنند، بلکه اعتماد از دسترفته را نیز احیا خواهند کرد.
در مجموع، صنعت خودرو دیگر نمیتواند با نسخههای قدیمی به مشکلات جدید پاسخ دهد. بازطراحی استراتژیهای فروش، نوسازی مدل کسبوکار و عبور از تولیدمحوری به بازارمحوری، تنها مسیر نجات این صنعت در شرایط فعلی است. اگر اقدامی فوری برای بازنگری در استراتژی فروش و بازطراحی سبد محصول صورت نگیرد، بحران کنونی میتواند به رکود عمیقتری منتهی شود که هم تولید، هم اشتغال، و هم اعتماد عمومی را هدف قرار خواهد داد.